
راه به قدم های تو روشن می شود

درد همیشه راه را نشان می دهد

شاگرد شمس شدن کار دشواری است زیرا قاطعیت، نظم و جرئت می خواهد.
تمام کتابهای انتشارات نسل نواندیش با کیفیت بالا تولید میشود و در بستهبندی مقوایی در میان حباب پلاستیکی ارسال میشود تا هیچنوع آسیبی به محصول نرسد. در صورتی که کتاب تهیه شده توسط شما از وبسایت یا کتابفروشیهای سراسر کشور دچار مشکل صفحهآرایی هستند لطفا جهت تعویض با شماره ۰۲۱۸۸۹۴۲۲۴۷ تماس بگیرید.
مولانا و شمس تبریزی بهعنوان دو عارف شرقی، نقشی تأثیرگذار در اندیشۀ دنیای کنونی از خود بر جای گذاشتهاند. مولانا، شخصیتی سرشناس و برجسته است که دربارة او پژوهشها و مطالعات فراوانی انجام شده است. آثار او دربردارندة تعالیم آموزندة بیشماری است. دربارة او اطلاعات زیادی در دست است، اما شمس تبریزی به اندازة او شناختهشده نیست. در بیشتر موارد، او بهعنوان رهگذری شناخته میشود که با اندیشهها و سبک زندگیاش، مولانا را تحت تأثیر قرار داده است. هرقدر هم که این دو به هم نزدیک بوده و از بُعد روحانی از یکدیگر متأثر شده باشند، اما تفاوتشات بهسان آب و آتش یا ماه و خورشید است. مولانا مانند ماه و شمس همچون خورشید است. ماه نور خود را از خورشید میگیرد و شب را روشن میکند، اما خورشید به منشأ روشنایی بودن بسنده نمیکند، بلکه همزمان گرمابخش و آغازگر حیات است. خورشید قابلیت سوزانندگی و نابودگری هم دارد و میتواند همه چیز عالم را تبدیل به خاکستر کند؛ برای همین نباید لحظهای از خود غافل شود.
شمس، خورشیدی تمام و کمال و آتشی واقعی است. شاید به نظر بسیاری، انسانی سرد و خشک باشد، اما او صریح، روراست، شفاف، قاطع و قدرتمند است. حرفی را که در آخر باید زده شود، در همان ابتدا بر زبان میآورد. از هیچکس ابایی ندارد و از حرفش گامی به عقب برنمیگردد. با هوش بالای خود میداند که چه چیزی را میخواهد و چه چیزی را نمیخواهد، از کودکی با ارادة فولادین خود و با ذهن تیزتر و برندهتر از شمشیری که داشته، توجه همگان را به خود جلب کرده است. توانایی پرسشگری او در سایة این هوش بالا برای شاگردان و اساتید بزرگ چالشبرانگیز بوده است؛ ازاینرو، او نمیتوانست سالیان سال زیر بال و پر یک استاد بماند و اصولی یکسان را از بر کُند. او مدام در جستوجوی آموزگارانی جدید، از دیاری به دیاری دیگر رهسپار میشد.
شمس در زبان عربی به معنای خورشید است. از دیدگاه او هیچگاه کم و زیاد یا مفاهیم متناقض جایی برای بروز نداشتهاند، چرا که خورشید نمیتواند منشأ تناقض باشد و آتش هم نمیتواند عنصری متناقض باشد. در نظر شمس، اگر پای در راهی میگذاری، یا باید قلبت را به تمامی بگشایی یا هیچ تلاشی برایش نکنی.
از نظر شمس داشتن این رویکرد که «قدم در راه بگذاریم، اگر نشد، بازمیگردیم یا تا هر آنجا که شد، پیشروی میکنیم»، احمقانه است، چرا که در این صورت، آدمی خود را محدود و حقیر کرده و کوچک میشمارد و دردناکتر از همه اینکه، چنین رویکردی برابر با «تلف کردن وقت خود» است.
«ز بعد خاک شدن یا زیان بود یا سود
به نقد خاک شوم بنگرم چه خواهد بود
به نقد خاک شدن کار عاشقان باشد
که راهِ بند شکستن خدایشان بنمود .»
- دیوان شمس
شمس در طول زندگیاش فقط یک شاگرد داشته است؛ چون شاگرد دیگری پیدا نشد که ظرفیت دریافت نور و گرمای او را داشته و خاکستر شدن را به جان خریده باشد. تنها شاگرد او، مولانا بود.
عشق یک جستوجو نیست، بلکه به معنای غرق شدن در چیزی است.
اگر نتوانی در طریق عشق جان بر کف باشی، پای به این راه مگذار.
مشخصات
لطفا ابتدا وارد شوید.
ورود به سیستمیک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتمهای محبوب ایجاد کنید.
ورود به سیستمیک حساب کاربری رایگان برای استفاده از لیست علاقه مندی ها ایجاد کنید.
ورود به سیستم