تمام کتابهای انتشارات نسل نواندیش با کیفیت بالا تولید میشود و در بستهبندی مقوایی در میان حباب پلاستیکی ارسال میشود تا هیچنوع آسیبی به محصول نرسد. در صورتی که کتاب تهیه شده توسط شما از وبسایت یا کتابفروشیهای سراسر کشور دچار مشکل صفحهآرایی هستند لطفا جهت تعویض با شماره ۰۲۱۸۸۹۴۲۲۴۷ تماس بگیرید.
بهخوبی میتوانستم صدای پاشنههای کفشش را روی کف سیمانی خیابان بشنوم که داشت تندتر و تندتر و بلندتر و بلندتر میآمد. او سه طبقه پارکینگ طبقاتی را بالا آمده و باعجله از آسانسور بیرون پریده بود و داشت در وسط پارکینگ میدوید و میخواست قبل از اینکه سوار ماشینم شوم یا شروع به حرکت کنم، جلویم را بگیرد و با من صحبت کند. بهمحض اینکه پشت فرمان نشستم، به من رسید و درحالیکه دست چپش را جلوی صورتم تکان میداد و بر اثر دویدن نفسش بند آمده بود، با صدای بلند صدا زد: «استیو هاروی! استیو هاروی! من... حلقه را... گرفتم.» او درحالیکه بهسختی نفس میکشید، نفسی تازه و سپس دوباره شروع به حرف زدن کرد: «شما گفتید یکی از شرایط لازم ازدواج این است که به او بگویی اگر میخواهی باهم ازدواج کنیم، باید یک حلقه بدهی. استیو هاروی، من هم همان کاری که شما گفتید، انجام دادم و حلقه را گرفتم. قرار است هفته آینده ازدواج کنیم.»
من هر روز عملاً این نوع داستانها را میشنوم: برخی از زنان برایم نامه میفرستند و میگویند کاش هنگامیکه وقتشان را با یک مرد نالایق تلف میکردند، کتاب اولم، مثل یک مرد فکر کنید، مثل یک زن عمل کنید [1] را در قفسههای کتابشان داشتند. بعضی از زنها به من ایمیل میزنند و میگویند اگر آنها قبلاً میدانستند که چه چیزی به مردان انگیزه میدهد، که در آن کتاب گفتهام، بهتر تشخیص میدادند که نامزدشان ارزش ادامه دادن دارد یا نه. هنوز زنان دیگری هستند که به برنامه بامدادی استیو هاروی تلفن میکنند یا هنگام امضای کتاب و برنامههای تلویزیونی پیدایشان میشود. کتاب مثل یک مرد فکر کنید، مثل یک زن عمل کنید بیش از دومیلیون نسخه در سراسر جهان به فروش رسیده و به چندین زبان در بیش از سی کشور مختلف ترجمه شده است. بسیار خرسندم که میبینم مطالب کتاب مثل یک مرد فکر کنید، مثل یک زن عمل کنیداینقدر مورد توجه و استقبال تمام افراد سراسر جهان قرار گرفته است. خداوند را شاکرم که درهای موفقیت به رویم باز شده است. من در یک برنامه صبحگاهی ملی و در یکی از معتبرترین و پرتیراژترین مجلات زنان در دنیا بهعنوان متخصص روابط زناشویی مشغول بودم (اگرچه من فقط خودم را متخصص ذهنیت مردان میدانم؛ اینکه ما مردان چگونه فکر میکنیم و چرا چنین رفتارهایی داریم.)
راستش را بخواهید انتظار چنین استقبال شایانی را نداشتم. وقتی اولین کتابم را نوشتم، فقط قصدم این بود که موضوعات مربوط به ازدواج را با زنانی در میان بگذارم که سؤالاتشان را به بخش «نامه توتفرنگی»[2] برنامه رادیوییام میفرستند و درباره مشاهداتم درمورد عشق و ازدواج توافق دارند و میخواهند راهنماییها و نظرات بیشتری درباره افکار مردان در زمینه عشق، رابطه جنسی، نامزدی و ازدواج بدانند. امیدوار بودم این کتاب بتواند کمکی باشد به زنانی که پا را فراتر از افسانهها، شایعات، کلیشهها و حرفهای کلیای گذاشتهاند که مانع درک بر ازدواج با مردان است؛ قصدم آگاهی دادن به آنها درباره این است که مردها واقعاً چه نوع آدمهایی هستند و چگونه میتوانند در «دوران آشنایی» عشق و محبت طرف مقابل را جذب کنند.
اهداف من خالصانه و بیآلایش بودند: من به این چیزها بسیار اهمیت میدهم، زیرا هم شوهر و مرد هستم و هم یک شخصیت رادیویی که هر روز از طریق برنامه رادیوییام برای میلیونها زن صحبت میکنم و مهمتر از همه، پدر چهار دختر جوان و زیبا هستم که سزاوار مردان خوبیاند که آنها را دوست داشته باشند، به آنها احترام بگذارند و با آنها طوری رفتار کنند که دوست دارند با خودشان همانگونه رفتار شود.
اگرچه بعداً به این نتیجه رسیدم که کتاب مثل یک مرد فکر کنید، مثل یک زن عمل کنید بهتنهایی کافی نیست. وقتی سمینارهای ازدواج را در سراسر کشور برگزار میکردم، متوجه شدم که صرفنظر از اینکه چقدر درباره عوامل انگیزش مردان توضیح دادهام، زنان هنوز پرسشهای بیشماری درباره چرایی ملاقات با مردها و روش واکنش نشان دادن در وضعیتهای گوناگون داشتند. اگر من به گروهی از زنان میگفتم که مردان به وسیله آنچه آنها برای یک زندگی انجام میدهند، میزان درآمدی که دارند و شخصیتشان انگیزه پیدا میکنند، زنان میخواستند بدانند چرا پایداری و ثبات قدم برای مردان مهمتر از عاشق شدن است. اگر من میگفتم مردان عشقشان را با فراهم کردن امکانات زندگی، تظاهر و حفاظت از شریک زندگیشان نشان میدهند، مخاطبان من میخواستند بدانند چرا مردان مانند زنان از ته قلب عشق و محبت خود را ابراز نمیکنند. بله، به هر پرسشی در فصل «پاسخهای سریع به پرسشهایی که همیشه میخواهید بپرسید» جواب میدادم؛ از پرسش «چه چیزی باعث میشود تا مردها به مسائل زناشویی بیشتر رغبت پیدا کنند؟» و «آیا اگر همسرتان کار نکند برایتان مهم است؟» گرفته تا پرسش «آیا مردها با زنانی که قبلاً نامزد داشتهاند مشکلی ندارند؟» و «آیا وابسته بودن مرد به والدینش مهم است؟» و بیش از پنجاه موضوع دیگر که میتوانم به آنها اشاره کنم.
در این موارد اختلاف عقیدههای بسیاری وجود داشت. بعضی از زنها از من میپرسیدند چرا وقتی یک زن درباره ازدواج با مردی تحقیق میکند، به او میگویم حداقل نود روز ازدواج را به تعویق بیندازد. بعضی از زنان میگفتند اگر آنها معیارها و شرایطشان را بهطور صریح بگویند و پیشاپیش به مردان بگویند که بهدنبال ازدواج هستند، ممکن است مردانی را که به آنها علاقهمندند از خود برانند. دیگران میپرسیدند آیا من که یک کمدینم و دو بار طلاق گرفتهام، برای مشاوره دادن به زنان درباره اینکه چگونه ازدواج موفق و درازمدت داشته باشند، صلاحیت لازم را دارم؟
تمام این پرسشها، مشاهدات، احتیاطها و تقاضاهای شفافیت و جوابهای بیشتر به یادم آورد که زنها کنجکاوترین مخلوقاتی هستند که خداوند آفریده است و صرفنظر از اینکه به روشهای متعدد چیزی را برای همسرم، دخترانم، دوستان و همکاران خانمم و بهویژه خوانندگان کتاب مثل یک مرد فکر کنید، مثل یک زن عمل کنید، توضیح میدهم، باز هم زنها میخواهند جوابهای بیشتر از کتاب اول بشنوند و مهم نیست که من یا هر مرد دیگر چندبار به آنها باید بگوییم که در رفتارشان با مردان اندکی تجدیدنظر کنند؛ بااینحال آنها همیشه مرددند. بخشی از این موضوع به این علت است که زنان دیگر، مانند مادرها، عمهها، خالهها، سایر بستگان زن، دوستان و اکثر نویسندگان مجلات زنان کسانیاند که در روش رفتار زنان در ازدواج با مردان هدایتکننده و تأثیرگذار بودهاند. بهندرت پیش میآید که وقتی مردها افکارشان را درباره نامزدی و ازدواج میگویند، دربارۀ اینکه چگونه زنان میتوانند به پایداری ازدواج خود کمک کنند، صحبت کنند. درنتیجه، وقتی مردی درباره موضوعی صحبت میکند، اغلب به نظر میرسد برخلاف پندی که قبلاً به زنان دادهام، عمل میکند. بنابراین بهخوبی درک میکنم که چرا بعضی از زنان با شک و تردید به توصیهها و پندهای ماهرانه من نگاه میکنند.
بنابراین پرسشها، نگرانیها، شکایتها و فریادهایتان را برایم بفرستید تا بدانم که لازم است توضیحات عمیقتری دراینباره بدهم که چرا مردان این کارها را انجام میدهند و درنتیجه با درک وسیعتری بتوانید مرد رؤیاهایتان را پیدا کنید یا آرزویی را که قبلاً با هدف ازدواج داشتهاید، استحکام بخشید و از قدرت شجاعت، توان و خردمندی خودتان خرسند باشید.
اینبار میخواهم به این موضوعها بپردازم که چرا وقتی شما از آنها میخواهید کاری را انجام دهند، به نظر میرسد هرگز آنچه را از آنها خواستید، انجام نمیدهند؟ چگونه میتوانید از لحاظ رابطه جنسی در زندگی زناشویی با همسرتان تفاهم داشته باشید؟ مردان از سن بیست سال به بالا در هر دهه درباره نامزدی و ازدواج چگونه فکر میکنند؟ همچنین میخواهم نگاه عمیقتری به موضوعهای بسیار متداول و بحثبرانگیزتر کتاب مثل یک مرد فکر کنید، مثل یک زن عمل کنید بیندازم؛ ازجمله: چرا مردان دارای افکار سنتی فکر میکنند که باید از زنان قوی و مستقل ترسید؟ روشهای خلاقانه برای وادار کردن یک مرد به محترم شمردن معیارها و شرایطتان چیست؟ اینکه یاد بگیرید چگونه از مردان سؤالات درست بپرسید تا جوابهای صادقانه و درستتان را به دست آورید و راههای آزمودهشده برای متعهد کردن مرد واقعی زندگیتان به شما چیست.
امیدوارم وقتی خواندن این کتاب را تمام کردید و واقعاً درباره اطلاعاتی که با شما در میان گذاشتم فکر کردید، درک بهتر و عمیقتری از مردان داشته باشید و از اینکه ما مردان چقدر بهطرز غیرقابل باوری ساده هستیم، مطمئناً سپاسگزار خواهید شد.
ما در هر وضعیت اگر با زاویه یکسان به موضوع نگاه کنیم و از اصول یکسان استفاده کنیم، بهندرت از مسیر اصلی منحرف خواهیم شد. درواقع کاربرد طرز تفکرتان برای معادله ازدواج یا انتظار از مردتان برای قبول منطقتان وقتی موضوع نامزدی و ازدواج به میان میآید، فایدهای ندارد؛ گذشته از همه اینها، شما نمیتوانید مردها را عوض کنید.
زنان بیشماری بودند که از من میپرسیدند: «استیو، کی قرار است کتابی بنویسید و به مردها بگویید که آنها باید چه کار بکنند؟» خب، در این مورد هیچ کنفرانسی نیست که من برگزار کنم یا هیچ گردهمایی یا میزگرد تلویزیونیای نیست که من بتوانم آن را میزبانی کنم و به یک مرد کتاب ازدواج صحیح با زنان را بدهم و از او بخواهم آن را بهدقت مطالعه کند. مطمئناً آن مرد این کتاب را نخواهد خواند.
میتوانم با شما شرط ببندم اگر میخواستم چنین کتابی را منتشر کنم، ضرر میکردم و تعداد مردانی که میخواستند کتاب روش سازگاری بهتر با زنان را بخرند، به تعداد انگشتان دست هم نمیرسید. اول از همه، یک مرد هرگز به مرد دیگر اجازه نمیدهد که به او بگوید در خانه خودش با زن خودش باید چه رفتاری داشته باشد. دوم اینکه، میتوانم به شما تضمین بدهم که او بهطور مشخص نمیخواهد از استیو هاروی بشنود که به او بگوید چه کار باید بکند، بهویژه بعد از آنکه تمام رازهای ازدواج مردان را در کتاب مثل یک مرد فکر کنید، مثل یک زن عمل کنید فاش کردم.
اگرچه بیشتر امیدوارم زنانی که این کتاب را برای خواندن انتخاب کردهاند، شجاعت این را پیدا کنند که علیه دیدگاههای قدیمیشان درباره ازدواج مبارزه کنند و خیلی راحت درباره نصایح و توصیههایی که در این صفحات به آنها میدهم، فکر کنند و آنها را در عمل به کار ببرند. میدانم شنا کردن در خلاف جهت آب نهتنها دشوار، بلکه ترسناک است، ولی شما را تشویق میکنم تا ذهنتان را باز کنید و ترس را کنار بگذارید. گذشته از همه اینها، بزرگترین دلیل شکست، ترس از شکست است. اگر بهراستی میخواهید آینده ازدواجتان را با همسر یا نامزدتان تغییر دهید، چرا برای تحقق این تغییر تلاش نکنید؟ اگر آنچه تاکنون انجام دادهاید تأثیر نداشته است، چرا آنچه را در این کتاب و کتاب مثل یک مرد فکر کنید، مثل یک زن عمل کنید بهعنوان پندها و پیشنهادها ارائه کردهام به کار نبندید؟ قدم به جلو بگذارید، ریسکپذیر باشید.
من نمیگویم بدون قلاب ایمنی از کوه بالا بروید. نمیگویم بدون چتر نجات از هواپیما بیرون بپرید و نمیگویم خودتان را به زنجیر بکشید، خودتان را در یک مخزن پر از آب غوطهور کنید و سپس تلاش کنید از آن وضعیت خلاص شوید. من فقط از شما میخواهم براساس تمام حقایقی که در صفحات کتابهایم درباره مردان خواهید یافت، درباره روابط با همسر یا نامزدتان بهصورت متفاوت فکر کنید. صادقانه امیدوارم از این اطلاعات برای توانمندی خودتان استفاده کنید و بدانید که کلید رابطه موفق در دست خودتان است.
میدانم بسیاری از زنان به اینکه بار مسئولیت اتحاد مطلوبشان را در زندگی بر دوش بگیرند، اهمیت چندانی نمیدهند، ولی چه میشود کرد، زندگی همین است. خداوند این نعمت مجموعه مهارتهای شگرف را به شما ارزانی داشته که ما مردان از آن محرومیم. شما باید با صراحت از این مهارتها برای به دست آوردن آنچه میخواهید، استفاده کنید.
نگرشتان را تغییر دهید، قدرتتان را باز پس گیرید و در تلاش برای به دست آوردن عشق و محبتی که سزاوارش هستید، خم به ابرو نیاورید و تردید به خود راه ندهید. وقتی این کار را انجام میدهید، ممکن است چیزهای خیلی اندکی را از دست بدهید، ولی مطمئن باشید چیزهای بسیار زیادی نصیبتان خواهد شد.
[1]. Act like a lady, think like a man
[2]. strawberry letter
فهرست مطالب
پیشگفتار
بخش 1. شناخت و تفاهم با مردان
1. ساختن یک مرد
2ازدواج در دهههای مختلف زندگی
3. آیا زنان واقعاً ترسناکاند؟
بخش 2پیدا کردن یک مرد
4. بنبست
5. بازی بس است
بخش 3. حفظ مرد
6شیرینی زندگی
7. حرف «ن» (نق زدن)
8 قدردانیتان را ابراز کنید
9 پول و احساس
10. هنر معامله
بخش 4پرسشها و پاسخها
از استیو بپرسبرای مردان... ده فرمان برای راضی و خشنود کردن یک زن
واژهنامه استیو
مشخصات
- کد کتاب
- 50034
- شابک
- 978-622-220-697-0
- نام کتاب
- رک و صریح حرف بزن
- نام اصلی
- Straight Talk
- نویسنده (ها)
- استیو هاروی
- مترجم (ها)
- علی اکبر قاری نیت
- موضوع کتاب
- زناشویی
- قطع
- رقعی
- صفحات
- 208
- تاریخ چاپ
- سال 1400
- نوبت چاپ
- چاپ دوم
- سال چاپ اول
- 1400