کتابی خواندنی از سیمین جلالی
تمام کتابهای انتشارات نسل نواندیش با کیفیت بالا تولید میشود و در بستهبندی مقوایی در میان حباب پلاستیکی ارسال میشود تا هیچنوع آسیبی به محصول نرسد. در صورتی که کتاب تهیه شده توسط شما از وبسایت یا کتابفروشیهای سراسر کشور دچار مشکل صفحهآرایی هستند لطفا جهت تعویض با شماره ۰۲۱۸۸۹۴۲۲۴۷ تماس بگیرید.
ـ «مامان تلفن کی بود؟ فاطمهخانوم چیکارت داشت؟» مامان لبخند زد. حسین گفت: «لابد خالهاختر بوده دیگه». لبخندی موذیانه روی صورت مامان نقش بست و با تکان دادن سر به همه نشان داد که حامل خبرهای مهمی است. حسین نظرش را به زبان آورد: «فکر کنم مامان یه خبرایی دارهها...» همه، حتی بابا به مامان نگاه کردیم. مامان سعی کرد موضوع را مهیج کند: «غذاتونو بخورید بعد از شام بهتون میگم». مازیار اعتراض کرد: «مگه حالا چشه؟ همین الان بگو». معصوم هم گفته مازیار را تکرار کرد: «راست میگه همین حالا بگو...» اما من با خونسردی گفتم: «ول کنید بابا، چقدر شلوغش میکنید؟ خودش طاقت نمیاره میگه». حسین از جا پرید صورت مامان را بوسید و گفت:
ـ «بگو دیگه مامان جونی...» مامان او را بهجای خودش برگرداند و گفت: «خیلِ خب، بابا طاقت بیارید». بالاخره صدای اعتراض بابا هم درآمد: «چتونه؟ زبون به دهن بگیرید ببینیم چی میگه!» مامان خندید:
ـ «دو تا خبر دارم یکی خوب، یکی بد کدومو اول بگم؟»
مشخصات
- کد کتاب
- 80055
- شابک
- 978-964-236-795-5
- نام کتاب
- گره بر باد
- نویسنده (ها)
- سیمین جعفرجلالی (یزدی)
- موضوع کتاب
- داستان و رمان
- قطع
- رقعی
- صفحات
- 480
- تاریخ چاپ
- سال 1395
- نوبت چاپ
- چاپ اول