عملا بی مصرف باشید

جویسی سلیف، یک دستگاه آبمیوهگیری است که کار نمیکند؛ اما یک نماد طراحی دارد و موفقیتی بسیار چشمگیر در عرصه بازرگانی به شمار میرود. دلیلش چیست؟
طراحی شامل بدنهای به شکل یک قطره اشک است که سه پایه زیر آن تعبیه شده و فلز آن از آلومینیوم است، فلزی که با نوگرایی و صنعت هواپیماسازی در ارتباط است. آنچه این آبمیوهگیری را تا این حد منحصربهفرد و محبوب کرده این است که با شخصیت سازنده خود، فیلیپ استارک، درآمیخته است. این طرح دربردارنده تمام دغدغههای طراحش است. این اثر در موزه هنرهای مدرن نیویورک به نمایش گذاشته شد، ازاینرو فقط یک طرح نیست، بلکه هنر است.
استارک در یک رستوران هنگام خوردن ماهی مرکب، جویسی سلیف را طراحی کرد. او لیمو را روی ماهی مرکب ریخت؛ سپس به این فکر کرد که آیا میتوان یک آبمیوهگیری به شکل ماهی مرکب ساخت. او همان لحظه طرح را روی دستمالکاغذی کنار بشقابش کشید و اکنون این طرح در موزه آلسی میلان دائم در معرض نمایش است.
کسانی که خلاق میاندیشند به کار خود علاقه نشان میدهند، زیرا ویژگیهایی در کار خود میبینند که دوستش دارند. استارک در کودکی شیفته تصاویر کتابهای تصویری علمیتخیلی بود و ساعتها صرف بازسازی طرحهای فضاپیماها میکرد. پدرش یک طراح هواپیما بود و استارک مفتون خطوط براق سازههای آلومینیومی شده بود. یکی دیگر از علاقهمندیهای او، شکلهای متفاوت حیوانات و گیاهان بود. او تمام این ویژگیهای مجزا را در طرح آبمیوهگیری به کار برد و نتیجه موفقیتآمیز بود، زیرا این یک طرح شخصی بود. او از آشپزها و سرآشپزها نخواست که نسخهای از جویسی سلیف را امتحان کنند و آن را با نیازهای خود تطبیق دهند. او آن را به همان شکلی ساخت که میخواست. یکی از ویژگیهای کلیدی در موفقیت جویسی سلیف این بود که کار نمیکرد. ارتفاع آن موجب بیثباتیاش بود، بنابراین آب لیمو یا دیگر مرکبات از پاهای این طرح پایین میآمد و روی سطح میز میریخت. شاید تصور کنید که این ویژگی از اعتبار این اثر میکاهد؛ اما باید بگویم برعکس، این ویژگی به موفقیت بیشتر این کار انجامید. افرادی که این اثر را دیدند این دیدگاه را داشتند که ظاهر مهمتر از عملکرد است و ایده طراحی این کار بسیار مهم است. این حقیقت که این اثر هیچ کاراییای ندارد، نقطهقوت آن در فروش بالایش محسوب شد.
نیروی محرکه نوآوران و خلاقاندیشان، جاهطلبیهای منطقی نیست، بلکه شور و شوقی درونی است. ایدههای نو از دلبستگیهای شخصی نشئت میگیرند، حتی اگر این تمایلات به عملکرد مطلوب نامرتبط باشند. نوآوران مجبورند ملاحظات عملی را کنار بگذارند، زیرا تفکر درباره عملکردهای منطقی به تفکر دودوتا چهارتا نیاز دارد و این تفکر دست و پای طراح را در خلق پدیده منحصربهفرد میبندد.
کتاب "هنر خلاق اندیشیدن"
نوشته: راد جادکینز
ترجمه: فاطمه باغستانی
نظرات بازدیدکنندگان