چگونه میتوانیم مغزمان را برای متوقف کردن فکر و خیال، ایجاد عادتهای بهتر و تحقق اهداف زندگی بازسازی کنیم
تمام کتابهای انتشارات نسل نواندیش با کیفیت بالا تولید میشود و در بستهبندی مقوایی در میان حباب پلاستیکی ارسال میشود تا هیچنوع آسیبی به محصول نرسد. در صورتی که کتاب تهیه شده توسط شما از وبسایت یا کتابفروشیهای سراسر کشور دچار مشکل صفحهآرایی هستند لطفا جهت تعویض با شماره ۰۲۱۸۸۹۴۲۲۴۷ تماس بگیرید.
شاید بهجرئت بتوان گفت که اندک افرادی وجود دارند که توانستهاند ذهن خود را شخصاً در کنترل خود قرار دهند، اما در مقابل، تعداد بسیاری هستند که برای این کار نیاز به اطلاعات، راهکارها و استراتژیهای علمی و کاربردی دارند. این کتاب با همۀ مطالبی که در اختیار شما میگذارد، یکی از بهترینها در این عرصه است. این فقط یک تبلیغ نیست، نه، زیرا من بیشتر از اینکه یک مترجم باشم، مددکار اجتماعی و مشاور آسیبهای روحی هستم و همیشه تلاش کردم در زمینه کاری، مطالب جدیدی بیاموزم و در صورت کاربردی بودنشان از آنها استفاده کنم.
من قبل از اینکه تصمیم به ترجمه این کتاب بگیرم، خود در زندگی شخصی و همچنین در مشاوره و همراهی افرادی که به چنین اتفاق بزرگی در زندگی نیاز داشتند، از تکنیکها و مطالب کتاب استفاده کردم. نتیجه فوقالعاده بود و تغییر را میشد بسیار سریع و آسان مشاهده کرد. این نتایج فوقالعاده باعث افزایش انگیزه در فرد میشد تا بتواند همه تمرینها را انجام دهد و به آنچه انتظارش را داشت، برسد.
من به شما قول میدهم که این کتاب میتواند مسیر زندگی شما را تغییر دهد و شما را بهسویی سوق دهد که دوست دارید بروید و انتظارش را از زندگی دارید. اما مهمترین اصل خود شما هستید. قبل از شروع به خواندن این کتاب ابتدا باید به این نتیجه برسید که میخواهید در زندگیتان تغییر ایجاد کنید. باور کنید که همه تغییرات ممکن، به خود شما وابستهاند. اگر به این نقطه از خواستن رسیدید، شروع کنید. موفقیت در انتظار شماست.
مقدمه نویسنده
چند سال پیش، مطالعاتی به همراه مجموعهای از دادههای نگرانکننده درمورد انسان و فناوری و اینکه چگونه رابطه بین این دو، علت کاهش میانگین زمان توجه افراد به محیط پیرامون خود به حدود هشت ثانیه است، منتشر شد. همه ما بیانیههای مشابهی را در رسانهها و مقالات خبری در این زمینه شنیدهایم که چگونه فناوری، باعث تغییر مغز ما میشود، چگونه به تلفنهایمان اعتیاد پیدا میکنیم و اینکه چگونه اینها روی فعل و انفعالات شخصیمان، یکبهیک تأثیر میگذارند.
این فقط یکی از دلایل بسیاری است که چرا «راهاندازی مجدد» مغز ما ضروری است تا همه اطلاعات اضافی را که هر روز مغزمان را با آنها پر میکنیم، پاک شوند. اصطلاحی شناختهشده در این زمینه وجود دارد: سرریز اطلاعات . سرریز اطلاعات یا دادهها محصول جامعه سریع و بدون توقفی است که در آن زندگی میکنیم؛ جایی که در آن تمام وسایل الکترونیکی، بیلبوردها و ساختمانها از تبلیغات، خبرهای زرد، شایعات زندگی افراد مشهور، مجموعهای بیپایان از ویدیوهای سرگرمکننده، مسابقات، عکسها، گیفها و... پوشیده شدهاند. تنها راه مقابله با حملات پیدرپی آنها، خداحافظی با دنیای فناوری است. متأسفانه بسیاری از ما به دلایلی مشخص با فناوری گره خوردهایم و کنار گذاشتن فقط چند ساعت دستگاههای الکترونیکی برای اکثر ما بهدلیل امکان نگران کردن خانواده یا استرسهای کاری بهخاطر از دست دادن ارتباط با رؤسا یا مشتریان، امکانپذیر نیست.
درنتیجه تعداد زیادی از مردم روزانه به داخل طوفان سرریز دادهها کشیده میشوند؛ چیزی که باعث ایجاد استرس، اضطراب و افسردگی آنها در پایان روز خواهد شد. اگرچه استرس میتواند از عوامل مختلف دیگری در زندگی ما به وجود بیاید، سرریز اطلاعات و فناوری در بالای لیست عوامل ایجاد آن قرار دارد، چه آن را متوجه شویم، چه نشویم.
اگر فشار محل کار، مشکلات روابط خانوادگی، دوستان، روابط اجتماعی و مراقبت از فرزندان را هم به هجوم اطلاعات روزانه اضافه کنیم، باعث پرورش محیطی کامل برای ایجاد اضطراب و افسردگی خواهد شد. استرس همچنین بهعنوان یکی از عوامل مؤثر در بسیاری از بیماریهای مزمن، ازجمله مواردی است که بر سلامت قلب و عروق تأثیر میگذارد. فشار برای ادامه دادن و موفق شدن در جامعه به این دلیل که ما هر روز مغزمان را با دیدن نمایش افرادی مشغول میکنیم که در فضای مجازی خود را در بهترین شکل، موفقترین و خوشحالترین وضعیت نشان میدهند، افزایش مییابد. کاملاً طبیعی است که با دیدن این افراد احساس کنیم در بعضی از موارد به اندازه کافی تلاش نمیکنیم، به اندازه کافی پول درنمیآوریم، به اندازه کافی ورزش نمیکنیم یا بهطورکلی در هیچ موردی کامل نیستیم. این همان لحظهای است که اعتمادبهنفسِ پایین، اضطراب و افسردگی به وجود میآید. بنابراین اگر شما استرس ندارید، به وسیله سیل اطلاعات رسانهها که به شما میگوید باید تقریباً در همه جنبههای زندگیتان بهتر عمل کنید، دچار استرس خواهید شد.
چه کاری باید انجام دهیم؟ خب، جامعهای که در آن زندگی میکنیم مدام در حال تغییر است که باعث میشود در واکنش به این تغییرات، روزانه استراتژیها و برنامههای بیشماری به بازار عرضه شوند. از یوگا، رژیم و برنامههای ورزشی گرفته تا نوشیدنیهای انرژیزا، ویتامینها و همایشهای انگیزشی، همه بهعنوان راهحلهای بالقوه برای مشکلات تمام افراد در بازار عرضه شدهاند: این محصول استرس شما را کاهش میدهد، با خرید این محصول احساس خوبی نسبت به خودتان خواهید داشت، این لباس به شما احساس اعتمادبهنفس بیشتری میدهد و بسیاری دیگر از موارد مشابه. لیستی بیپایان از این جملات وجود دارد، زیرا بازاریابان همچنان راههایی را برای متقاعد کردن شما به اینکه اگر فقط محصولات آنها را بخرید، تمام مشکلاتتان برطرف خواهد شد، پیدا خواهند کرد. پس چرا همه افراد کامل، زیبا، شاد و سالم نیستند؟
مشکل اینجاست، زمانیکه یک فرد نواقص خود را درک و مشاهده کرد، تلاش خواهد کرد با خریدن یکسری از محصولات، این مشکلات را رفع کند. حتماً دلیلی وجود دارد که عبارت «شما نمیتوانید شادی را بخرید» سالهاست که ماندگار مانده است. وقتی مردم برای برطرف کردن یک مشکل پول میپردازند، درواقع فقط صورتمسئله را حذف کردهاند و مشکل همچنان به قوت خود باقی است و به محض اینکه استفاده از آن محصول را تمام کنند، مشکل باز خواهد گشت. منظور من این نیست که اگر شما برای فرار از استرسی که در طول روز تحمل کردهاید و به شما لطمه زده است، به همراه خانواده به سینما بروید، راهحلی اشتباه است، نه، بلکه میخواهم به شما بگویم که این راهحل موقتی از میزان استرس شما میکاهد و شما باید در جستوجوی یک راهحل هدفمند و دائمی برای حل کردن مشکل خود باشید.
همه این راهحلهای سریع از جایی خارج از ذهن و مغز انسان میآیند. بازاریابان و تبلیغات همیشه در حال ایجاد میل و علاقه در شما به محصولات و خدماتیاند که بهعنوان منبعی از آرامش، سلامتی و شادی معرفی میکنند. اما مشکل اساسی در اینجا نهفته است که این چیزها فقط میتوانند از درون ما شکل واقعی پیدا کنند، نه از بیرون.
هر فردی اهدافی را در زندگی دنبال میکند. این هدف میتواند یافتن چیزهایی باشد که شما را خوشحال میکنند؛ چیزهایی که آرزوهایتان را برآورده میکنند یا چیزهایی که شما را به اهدافتان نزدیک میکنند. جز خود شما، هیچکس نمیتواند این اهداف را برایتان تعیین کند و تحقق بخشد. مطمئناً مردم میتوانند مشاوره دهند و راههای رسیدن به اهداف را به شما نشان دهند، اما دستیابی به آن اهداف به خود شما بستگی دارد؛ برای مثال، شما میتوانید همه مربیان بدنسازی خصوصی دنیا را استخدام کنید، اما اگر خودتان تمرین نکنید، بههیچوجه تغییراتی که انتظارش را داشتید، در بدن شما ایجاد نخواهد شد.
بههمینترتیب، انجام دادن و درآمیختن زندگیتان با استراتژیها و نکاتی که در این کتاب به شما خواهم گفت، به خود شما بستگی دارد. شادی و خوشبختی تجربیات شخصی و معناداری هستند که فقط از درون خودتان آغاز خواهند شد. درنهایت اینکه شما چه کاری انجام میدهید و چگونه فکر میکنید، باعث تعیین رویکرد بلندمدت شما در زندگیتان میشود نه خرید یک محصول. این کتاب شما را به چالش خواهد کشید تا با نگاهی عمیق به درونتان، الگوهای فکریای که شما را از حرکت بهسوی جلو باز میدارند، بیابید.
در فصل 1، ما نگاهی دقیقتر به معنی و مفهوم هک کردن ذهن خواهیم داشت. چگونه میتوان ذهن را هک کرد؟ آیا واقعاً میتوانیم مغزمان را تغییر دهیم؟
در فصل 2، ما کمی عمیقتر به دانشی که درمورد احساسات و مغز وجود دارد، خواهیم پرداخت؛ اینکه مغز چگونه میتواند ارتباطی بین تجربه و احساس برقرار کند و این ارتباط به ما دیکته میکند که چگونه در برابر دیگر تجربههای مشابه که در آینده قرار است اتفاق بیفتد، واکنش نشان دهیم. در فصل 3، چگونگی تبدیل یک احساس به رفتار را یاد خواهیم گرفت.
فصل 4 پدیده علمی و اثباتشده «انعطافپذیری عصبی» را توضیح خواهد داد؛ مفهومی که چرایی امکان تغییر مغز را اثبات خواهد کرد. ما با استفاده از مثالهای خاص درمورد این پدیده بحث خواهیم کرد و شما چگونگی اجرا کردن آن را در زندگیتان یاد خواهید گرفت.
در فصل 5، به برخی از شایعترین گرفتاریهای جامعه مدرن ازجمله نگرانیهای بیشازحد، فکر و خیال و اضطراب خواهیم پرداخت.
در فصلهای 6، 7 و 8 شما مرحلهبهمرحله یاد خواهید گرفت که چگونه به کمک تمرینات روزانه و مستمر، شروع به تغییر مغز خود کنید. در ابتدا شناسایی و مشخص کردن اهداف شخصی، حذف تأثیرات منفی و رفع درهمریختگی مسیرتان را یاد خواهید گرفت. سپس اولین قدمهای خود را در جهت رشد عادتهای جدید و تحقق اهداف شخصی که میتواند هر چیزی باشد، برمیدارید. توجه به این نکته حائز اهمیت است که از این راهنمای گامبهگام میتوان تقریباً در هر هدفی که در زندگی دارید، استفاده کرد.
در فصل 9، ما چند تکنیک مدیتیشن ثابتشده برای جلا دادن به ذهن و تمرکز بهتر بر اهدافتان را معرفی خواهیم کرد. هیچچیزی بهتر از یک مدیتیشن روزانه برای کمک به مغز نیست تا بتواند اطلاعات اضافه را پاک، بازسازی و سپس دوباره تمرکز کند.
سرانجام در فصل 10، ما ده تمرین روزانه معرفی خواهیم کرد؛ تمریناتی که باعث افزایش اعتمادبهنفستان میشوند و درنتیجه شانس موفقیت شما را افزایش میدهند. برای حرکت بهسوی جلو، باید به خود و تواناییهایتان ایمان داشته باشید. ما میدانیم که شما میتوانید این کار را انجام دهید و از اینکه به شما در این کتاب، رازهای هک کردن ذهن را بیان میکنیم، بسیار هیجانزده هستیم؛ پس همین حالا شروع کن!
فهرست
مقدمه مترجم
مقدمه نویسنده
فصل1: هک کردن ذهن به چه معنی است؟
فصل 2: احساس و مغز شما
فصل 3: چگونه احساس تبدیل به رفتار میشود: خوب، بد و زشت
فصل 4: انعطافپذیری عصبی و علم پنهان شده در پشت..
فصل 5: رهایی از نگرانی، فکروخیال و اضطراب
فصل 6: گام اول برای هک کردن ذهن: تأثیرات و عادتهای...
فصل 7: گام دوم برای هک کردن ذهن: اهداف خود را...
فصل 8: گام سوم برای هک کردن ذهن: هر بار یک قدم
فصل 9: تکنیکهای مدیتیشن
فصل10: حرکت بهسمت جلو: ده تمرین روزانه برای تقویت...
نتیجه
مشخصات
- کد کتاب
- 30108
- شابک
- 978-622-220-701-4
- نام کتاب
- ذهنت را هک کن
- نام اصلی
- Mind Hacking
- نویسنده (ها)
- جنیفر فرگوسن
- مترجم (ها)
- حسین کریمی مقدم
- موضوع کتاب
- تحول
- قطع
- رقعی
- صفحات
- 128
- تاریخ چاپ
- سال 1401
- نوبت چاپ
- چاپ اول
- سال چاپ اول
- 1401