ترک عادت قضاوت نادرست

باورهای سد راهتان را کنار بگذارید و به زندگی بهتر برسید

ادامه مطلبShow less
189,900 تومان
ضمانت سلامت

تمام کتاب‌های انتشارات نسل نواندیش با کیفیت بالا تولید می‌شود و در بسته‌بندی مقوایی در میان حباب پلاستیکی ارسال می‌شود تا هیچ‌نوع آسیبی به محصول نرسد. در صورتی که کتاب تهیه شده توسط شما از وبسایت یا کتاب‌فروشی‌های سراسر کشور دچار مشکل صفحه‌آرایی هستند لطفا جهت تعویض با شماره ۰۲۱۸۸۹۴۲۲۴۷ تماس بگیرید.

مرجع:
30084
دوست داشتن5
اضافه به مقایسه0
افزودن به فهرست علاقه‌مندی‌ها
پیشنهاد کتاب‌های مشابه:
موردی یافت نشد
توضیحات

وقتی شروع به نگارش این مقدمه می‌کنم، انگشتانم می‌لرزند. از خودم می‌پرسم تو کی هستی که کتابی به نام ترک عادت قضاوت نادرست بنویسی، درحالی‌که بی‌وقفه در حال قضاوت نادرست هستی!

نفسی عمیق می‌کشم و خود را جمع‌وجور می‌کنم. برای نوشتن یک کتاب قرارداد امضا کرده‌ام. مهلت هم تعیین شده است. متعهدم و باید این کتاب را بنویسم.

آرام روبه‌روی کامپیوتر می‌نشینم. انگشتانم را روی کلیدهای صفحه‌کلید می‌گذارم، نفس عمیق می‌کشم و شروع به تایپ می‌کنم.

حقیقت شما التیام می‌بخشد

باآرامش نفس می‌کشم. به ذهنم می‌رسد هرچه صادق‌تر و بااصالت‌تر با قضاوت نادرست رفتار کنم، کتاب بهتر می‌شود. می‌پذیرم که ما به هم شبیه هستیم، بدون توجه به اینکه چقدر معنوی، مهربان و پرمحبت باشیم، همه از قضاوت نادرست متضرر می‌شویم. قضاوت نادرست رفتاری رایج و فراگیر است.

تعهد من در مقام معلم معنوی این است که به حقایق توجه کنم. برای اینکه رابطه ما مؤثر واقع شود، باید حقیقت را با شما در میان بگذارم.

به موضوع توجه کنید:

من همه‌روزه با قضاوت نادرست دست‌وپنجه نرم می‌کنم. تا بخواهید نادرست قضاوت می‌کنم، از خارجی‌ها و غریبه‌ها برای نظرات و باورهای سیاسی‌شان انتقاد می‌کنم، در رسانه اجتماعی به بهانه اینکه آشنایانم مطالب بی‌ربط می‌نویسند، از آن‌ها انتقاد می‌کنم، درباره افراد برای تأدیب فرزندانشان نقد و قضاوت نادرست می‌کنم، از دختری که جلوی من در صف بیش از اندازه آهسته راه می‌رود، انتقاد می‌کنم، از شوهرم به دلیل اینکه مطابق میل من رفتار نمی‌کند، انتقاد می‌کنم و درباره‌اش قضاوت نادرست می‌کنم و البته خودم را در زمینه‌های گوناگون زیر ذره‌بین می‌گذارم و قضاوت نادرست می‌کنم.

سال‌ها درباره کارم حرف می‌زدم و بر رفتارم صحه می‌گذاشتم و اشکالی را متوجه خودم نمی‌دیدم. وقتی درباره دیگران قضاوت می‌کنیم، حق‌به‌جانب می‌شویم. وقتی به آسیب‌پذیری خود فکر می‌کنیم، وقتی احساس ناامنی می‌کنیم، در مقام قضاوت نادرست درباره دیگران برمی‌آییم و وقتی درباره دیگران حرف می‌زنیم و درباره رفتارشان قضاوت می‌کنیم، انگار حالمان بهتر می‌شود، خودمان را عاقل‌تر، مدبرتر، باهوش‌تر و سالم‌تر از بقیه می‌پنداریم.

اما به‌ناچار این احساس رنگ می‌بازد. وقتی درباره دیگران قضاوت می‌کنم، احساس می‌کنم انرژی‌ام تحلیل می‌رود و افکارم مکدر می‌شود. بارها و بارها احساس کرده‌ام وقتی درباره دیگران قضاوت می‌کنم، ناراحت می‌شوم و همخوانی‌ام با همسرم کم و کمتر می‌شود.

در این کتاب تعریف من از قضاوت نادرست کاملاً رک و راست و مستقیم است: جداافتادن از عشق. درست در لحظه‌ای که خود را متفاوت از دیگران می‌بینیم، گرفتار نظام باور کاذب می‌شویم و از طبیعت خود فاصله می‌گیریم که همان عشق است. ما در اعماق وجودمان دوستدار، مهربان و پرمحبتیم. من در جای‌جای این کتاب این واقعیت را عشق نام‌ گذاشته‌ام. جدایی از عشق باعث و بانی همه چیز است. از زورگویی در زمین بازی گرفته تا نژادپرستی سیستماتیک، تعصبات سیاسی، بیزاری از غریبه‌ها و حتی تروریسم. ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که دورویی و تفرقه‌انداختن رفتاری عادی و جدایی، هنجاری عمومی شده است. وقتی احساس می‌کنیم کسی به ما حمله کرده است، واکنش و جواب ما حمله متقابل است. خود را مجاز به ضد حمله می‌دانیم تا در برابر حمله از خود دفاع کنیم که فقط باعث جدایی بیشتر می‌شود و بر ابعاد مسئله می‌افزاید. متأسفانه اینترنت می‌تواند این موضوع را شدت ببخشد. ما افراد گوناگون در سنین متفاوت را می‌بینیم که از طریق رسانه‌های اجتماعی دیگران را تخریب می‌کنند و این نتایج فاجعه‌بار به همراه دارد. حکایات متعدد درباره دانش‌آموزان دبیرستانی و دانشجویان دانشگاه‌ها می‌خوانیم و می‌شنویم که با احساس آزار و اذیت اقدام به خودکشی می‌کنند. افراد موفقی را می‌بینیم که با مقایسه خود با دیگران افسرده می‌شوند.

بیش از ده سال در نقش دانشجو و سپس معلمِ امور معنوی به هراس و قضاوت نادرست خود فکر کردم. از روی اشتیاق و با صداقت توانستم مشکلم را با مسئله قضاوت نادرست حل کنم. در این کتاب حقایق رنج‌کشیدن خود را با شما در میان می‌گذارم و از درس‌هایی سخن می‌گویم که در این رهگذر آموختم، درس‌هایی که همه‌روزه تمرین می‌کنم و احساس بسیار خوبی به من داده‌اند. درحالی‌که هنوز با عادت قضاوت نادرست مشکل دارم، تغییری شگفت‌انگیز کرده‌ام. اجازه بدهید بیشتر توضیح بدهم: معجزه در این نیست که همه افکارم را درباره قضاوت نادرست از خود دور کرده‌ام، معجزه در این است که دیگر آن‌ها را باور ندارم، ازاین‌رو درحالی‌که هنوز چالش قضاوت نادرست با من دست‌وپنجه نرم می‌کند، آموخته‌ام که این قضاوت چیزی نیست که من هستم.

برای شروع سفرِ التیام قضاوت نادرست و حفظ و حراست از عشق باید به این موضوع توجه کنیم که همه ما یک مسئله و یک راه‌حل داریم. مسئله ما این است که از عشق جدا شده‌ایم و راه‌حل آن هم این است که به عشق بازگردیم.

ابتدا اجازه بدهید بررسی کنیم که چرا از عشق جدا شدیم. اگر از دیدگاه معنوی نگاه کنیم، خدشه‌دارشدن زندگی ما از لحظه‌ای شروع می‌شود که صدای درونی هراس ما بین ما و عشق، محبت و یگانگی فاصله بیندازد. جدایی ما از عشق می‌تواند نتیجه تجربه یک ضربه روانی به‌شدت دردناک یا حادثه‌ای به‌ظاهر خوب و بی‌اهمیت باشد. این لحظه‌ای شروع می‌شود که خود را متفاوت از دیگران ارزیابی یا فکر کنیم به اندازه کافی خوب نیستیم.

جدایی از عشق می‌تواند از دوران طفولیت شروع شود. نوزاد ممکن است در محیطی خصمانه پا به دنیا بگذارد و احساس کند در دنیای پر از خطر و ناامنی حامی و پشتیبان ندارد. جدایی می‌تواند از لحظه‌ای شروع شود که بچه‌ها متوجه شوند به دلیل نژاد یا جنسیت با آن‌ها متفاوت رفتار می‌شود. در این لحظه حس وحدت و یگانگی از آن‌ها گرفته می‌شود و به شقاوت دنیا پی می‌برند.

در کودکی به بیشتر ما می‌گویند که به اندازه کافی بااستعداد یا باهوش نیستیم، به اندازه کافی قوی نیستیم، به اندازه کافی زیبا نیستیم یا کیفیت مثبت دیگری را کم داریم. در این زمان است که خود را جدا از دیگران احساس می‌کنیم. این جدایی به ما القا می‌کند که در دنیا تنها هستیم.

وقتی می‌خواهیم موجودی ویژه یا بهتر از دیگران باشیم، بازهم از دیگران جدا می‌شویم. ممکن است کودکی به این نتیجه برسد که آدم‌های پول‌دار موجوداتی ویژه‌اند.

درحالی‌که همه ما حکایاتی متفاوت داریم که بین ما و عشق فاصله انداخته است و جملگی از تنهابودن در این جهان می‌ترسیم. جداشدن از عشق حادثه‌ای دردناک است و وقتی درد می‌کشیم، احساس ناامنی می‌کنیم. یکی از راه‌های مبارزه با این ترس، قضاوت نادرست درباره دیگران است. احساس می‌کنیم قضاوت نادرست درباره دیگران یکی از حساب‌های بزرگ ‌ماست.

ندای نفسِ ترس به‌ دلیل باور جدابودن به هیجان می‌آید. نفس جدایی ما را تقویت می‌کند و به ما می‌گوید کمتر یا بیشتر از دیگران خاص هستیم. وقتی از مفهوم خاص استفاده می‌کنیم، یعنی تصور می‌کنیم دیگران چون پول‌دارترند، جذاب‌ترند یا از نژادی برترند، بر ما ارجح‌اند. در مسیر متفاوت و خلاف این هم وضع به همین شکل است، با این تفاوت که در اینجا فرض می‌کنیم ما از دیگران بهتر و مرغوب‌تریم. وقتی دنیا را از دریچه خاص‌بودن نگاه می‌کنیم، ابرهای سیاه قضاوت نادرست ما را از روشنایی‌ و پیوندمان با دیگران محروم می‌کنند.

یکی از مظاهر خاص‌بودن، رابطه خاص است که نفس از آن استفاده می‌کند تا از ما در برابر احساس درد و تألم ناشی از جدایی حمایت کند. ما به سبب جداشدن از عشق و فاصله‌گرفتن از حقیقت، احساس گناه فراوان می‌کنیم، تلاش می‌کنیم آسودگی را در دیگری پیدا کنیم، به این فکر می‌کنیم که دیگری می‌تواند ما را کامل کند و بعد احساس گناه خود را فرافکنی می‌کنیم. این‌گونه است که رابطه خاص ایجاد می‌شود.

رابطه خاص خود را در بسیاری از زمینه‌های زندگی ‌ما نشان می‌دهد. برای مثال، شاید معلمان و مرشدان خود را خاص ارزیابی کرده‌اید، زیرا نگاهتان به آن‌هاست و آن‌ها در مقاطع خاصی از زندگی شما را راهنمایی کرده‌اند یا شاید شریک عشقی را به بت تبدیل کرده‌اید و احساس می‌کنید بدون عشق او نمی‌توانید زندگی کنید. روابط خاص در مواقعی بی‌آزار به نظر می‌رسند، مانند خاص‌بودنی که به پدر یا مادرتان تعمیم داده‌اید.

هرکس را که خاص ارزیابی کرده‌اید به‌ناچار روزی شما را به شکلی ناامید می‌کند. نفس آن‌ها همیشه خودی نشان خواهد داد (به ‌هر صورت آن‌ها انسان‌اند) و شما ناراحت به حال خود رها خواهید شد تا احساس تنهایی کنید. این تجربه احساس اولیه جدایی و انفصال را شدید می‌کند. شما به این نتیجه می‌رسید کسی را که خاص می‌پنداشتید، زیاد هم خاص نیست. وقتی بت‌های شما فرو می‌ریزند، شما هم با آن‌ها فرو می‌ریزید. هرگاه بر این باور باشیم که کسی منبع شادی یا تألم ماست، احساس گناه را به آن‌ها هم تعمیم می‌دهیم و چرخه قضاوت نادرست را راه می‌اندازیم.

چرخه قضاوت نادرست

ماهیت راستین ما عشق است؛ اما جایی در زندگی، معمولاً در دوران کودکی، حادثه‌ای خاص سبب می‌شود از آن ماهیت خاص فاصله بگیریم. جدایی از عشق در ما احساس خاص‌بودن یا نابسندگی ایجاد می‌کند که به احساس تنهایی و درنتیجه هراس منجر می‌شود. ما می‌خواهیم از خود در برابر این ترس حمایت کنیم، بنابراین آن را به شکل قضاوت نادرست فرافکنی می‌کنیم.

می‌دانیم موجوداتی مهرورز و دنبال پیوند و ارتباط هستیم؛ اما در جدایی خود در رؤیا به‌ سر می‌بریم.

ما بدون اینکه متوجه باشیم برای اینکه از حقیقت دور شده‌ایم، در اعماق وجودمان درباره خودمان قضاوت نادرست می‌کنیم و درنهایت هم به احساس گناه و خجالت می‌رسیم. احساس گناه ناخودآگاه به‌قدری دردناک است که چاره‌ای نداریم جز آنکه آن را فرافکنی کنیم تا از رنج و ناراحتی خود بکاهیم. با فرافکنی قضاوت نادرست درباره دیگران، منکر احساس گناه خود می‌شویم و آن را در خود سرکوب می‌کنیم که نیمه‌هوشیار در ما احساس گناه بیشتر می‌کند، زیرا می‌دانیم قضاوت نادرست با آن کس که به‌راستی هستیم، تفاوت دارد. احساس گناهی که از قضاوت نادرست درباره دیگران به ما دست می‌دهد، به خود ما تعمیم داده و چرخه باطل شروع می‌شود، همان چرخه قضاوت نادرست.

هرچه بگویم کم گفته‌ام. قضاوت نادرست دلیل اصلی احساس تنهایی و انزوای ماست. فرهنگ و رسانه‌های ما بر موقعیت اجتماعی، وضع ظاهری، جدایی نژادی، دینی و ثروت مالی ما تأثیر فراوان می‌گذارند. ما به‌گونه‌ای تربیت شده‌ایم که احساس می‌کنیم کمتر از دیگرانیم، بنابراین از قضاوت نادرست برای منزوی‌کردن خود، فاصله‌گرفتن از تألم، احساس نابسنده‌بودن، نداشتن امنیت‌خاطر و بی‌ارزش‌بودن استفاده می‌کنیم. قضاوت نادرست درباره دیگران و مسخره کردن آن‌ها ساده‌تر از بررسی کمی‌ها و کاستی‌های خود است.

قضاوت نادرست انگاره‌ای اعتیادی است

قضاوت نادرست پاسخی اعتیادی به ضربه‌های روانی در عمق ریشه‌گرفته است، اولین ضربه روانی جدا‌افتادن از عشق است. از دیدگاه معنوی انتخاب ترس و جدایی به‌جای عشق، بین ما و حقیقت فاصله می‌اندازد و بدین‌گونه پیوند و اتصال خود با وجودمان را از دست می‌دهیم. در این شرایط به وجود خود پشت و آنچه را خیال می‌کنیم، به دیگران فرافکنی می‌کنیم. احساس گناه و اندوه تمام وجود ما را دربر می‌گیرد، زیرا در عمق وجود خود می‌دانیم که به عشق پشت کرده‌ایم؛ اما نمی‌توانیم احساس گناه خود را درک کنیم، ازاین‌رو تا بتوانیم از احساس‌کردن آن اجتناب می‌ورزیم. این‌گونه است که چرخه قضاوت نادرست به انگاره‌ای اعتیادی تبدیل می‌شود.

وقتی از احساس گناه، درد و تألم خود با فرافکنی آن به دیگران اجتناب می‌کنیم، به شکلی کرخت می‌شویم، مانند هر داروی خوب دیگر درد ما را بی‌حس و توجهمان را به‌ جایی دیگر جلب می‌کند. حتی ممکن است احساس وجد و شعف پیدا کنیم و شایعه، مثالی عالی است. هرگاه با دوستانتان دور هم جمع می‌شوید تا به شکلی از کسی انتقاد و درباره او قضاوت نادرست کنید، از جراحات احساسی خود اجتناب می‌کنید. از قضاوت نادرست همانند وسیله‌ای برای کرخت‌کردن خود و رسیدن به وجد و شعف استفاده می‌کنید. شایعه به‌ویژه بد است، زیرا در ما این توهم را ایجاد می‌کند که با دیگران در پیوند و ارتباطیم؛ اما واقعیت این است که با شایعه تألم خود را به دیگران تعمیم می‌دهیم.

شایعه موقت و گذرا آرامش ایجاد می‌کند تا درباره خود قضاوت نادرست و به خود حمله نکنیم. ما تمام مدت قضاوت نادرست‌کردن را تکرار می‌کنیم؛ من به اندازه کافی خوب نیستم، چرا این اشتباه را مرتکب شدم، من زشتم، به اندازه کافی باهوش نیستم و... . ما ناخودآگاه با انتخاب قضاوت نادرست درد موجود ناشی از جراحات خود را عقب می‌زنیم.

توجه داشته باشید که قضاوت نادرست درباره خویشتن به جایی نمی‌رسد. برای رسیدن به التیام لازم است ناراحتی را احساس کنیم؛ اما ما هراسیده‌تر از آنیم که این کار را بکنیم، بنابراین به‌جای آن شایعه‌پراکنی و قضاوت نادرست می‌کنیم و خود را قربانی جهان می‌دانیم. قضاوت درباره خود به‌عنوان قربانی، امن‌تر از آن است که با جراحات روانی خود روبه‌رو شویم و این‌گونه قضاوت درباره خود به اعتیاد تبدیل می‌شود.

انگاره اعتیادی تحت تأثیر انکار ما شدت می‌گیرد. ما در آرزوی احساس بهتریم؛ اما انکار این نوع قضاوت مسئله است. درواقع ما قضاوت را راه‌حل می‌پنداریم و آن را راهی برای حمایت و حراست از خود می‌دانیم. نظام باوری ناهوشیار ما را در چرخه قضاوت نادرست نگه می‌دارد، زیرا وحشت داریم با درد و رنج خود روبه‌رو شویم. ما با استفاده از قضاوت می‌خواهیم از خود در برابر عمیق‌ترین جراحات احساسی و روانی محافظت کنیم.

تکرار قضاوت نادرست عادت را شکل می‌دهد. اگر رفتاری را بارها و بارها تکرار کنید، گذرگاه‌های عصبی خود را تقویت می‌کنید. با گذشت زمان این رفتار طبیعت دوم می‌شود و هرچه انگاره قضاوت نادرست را بیشتر تکرار کنید، آن را بیشتر باور می‌کنید. ابراهام هیکس می‌گوید: «باور فقط فکری است که مرتب به آن می‌اندیشید». شما با تکرار باورهای خود حقیقت خود را خلق می‌کنید. وقتی قضاوت نادرست نظام باور شما باشد، همیشه احساس ناامنی خاطر می‌کنید، خود را آماج حمله می‌دانید و حالت تدافعی می‌گیرید. اگر قرار باشد عادت قضاوت نادرست را حذف کنید، باید نظام باور خود را تغییر دهید. هدف ما این است که راه رسیدن به عشق را پیدا کنید.

راه التیام قضاوت نادرست

از همان لحظه جدایی با رؤیای بد زندگی کرده‌ایم و عادت قضاوت نادرست ما را در خواب نگه داشته است. التیام قضاوت نادرست بیرون‌آمدن از رؤیا و بازگشت به آرامش و صلح است.

وقتی از عادت قضاوت نادرست خود آگاه‌تر شدم، احساس کردم از خواب بیدار شده‌ام. من عاشقانه شاهد رفتارم بودم و دیدم که لحظات به‌ظاهر جزئی و معصوم قضاوت نادرست من به همان اندازه منفی‌گرا و مخرب‌اند. دیگر نمی‌توانستم احساس گناه ناشی از گیرافتادن در چرخه قضاوت نادرست را نادیده بگیرم. تصمیم گرفتم بدون نادیده‌گرفتن رفتار و به‌تعویق‌انداختن مواجهه با آن، مستقیم با آن سرشاخ شوم.

بنابراین مصمم شدم چرخه قضاوت نادرست را التیام دهم. می‌دانستم که اگر می‌خواهم چرخه را متوقف کنم، باید جدی باشم و راه‌حل را قبول کنم، حتی اگر لازم باشد نظام باورم را تغییر دهم که طی چند دهه حفظ کرده‌ام، ازاین‌رو بر آن شدم که به رشد شخصی و بهسازی معنوی خود بها بدهم. باید قضاوت نادرست را برای همیشه درمان می‌کردم.

روند نابودی نظامِ باوری قضاوت نادرست مشکلات فراوانی را به من تحمیل کرد تا بتوانم به آرامش برگردم. با سفر التیام شخصی به شش مرحله رسیدم که جرئیات آن را در این کتاب توضیح داده‌ام. من هر شش مرحله را تجربه کرده‌ام و همچنان روزانه آن‌ها را تکرار می‌کنم.

با تعهد برای ترک عادت قضاوت نادرست، آنچه آموخته‌ام از این قرار است:

نخست، آموختم که مجبور نیستیم قضاوت نادرست را یکجا و به‌طورکلی کنار بگذاریم. در بسیاری از موارد به آن احتیاج داریم. باید بتوانیم بین آنچه ایمن و بی‌خطر است و آنچه این‌گونه نیست، تفاوت قائل شویم. باید به آنچه به نظر درست است، احترام بگذاریم و در ضمن بر همه قضاوت‌‌ها هم تأثیر نمی‌گذارد، یعنی انتخاب اینکه چه بخوریم، با چه کسی معاشرت کنیم یا سوار چگونه خودرویی بشویم، همگی انتخاب‌های شخصی‌اند. می‌توانیم از عقل سلیم و منطق و شم خود برای انتخاب اینکه چه چیزی به اعتقاد ما درست است، استفاده کنیم، می‌توانیم همه این کارها را بدون قضاوت انجام دهیم. عادت انتقادکردن و بدشمردن دیگران را باید رها کنیم. راه شناسایی اینکه در شرایط قضاوت نادرست نیستید این است که احساس خوب نداشته باشید، احساس ‌کنید شرایط تدافعی دارید، احساس ترس یا احساس ‌کنید که مورد حمله قرار گرفته‌اید. این نشانه آن است که از عشق فاصله گرفته و ترس را انتخاب کرده‌اید. وقتی تصمیمی می‌گیرید که به نظرتان مقبول است و با حقیقت اصیل شما همخوانی دارد، می‌دانید که تحت تأثیر قضاوت نفس قرار نمی‌گیرید.

دوم، آموختم وقتی درباره دیگران قضاوت می‌کنیم، درواقع درباره خودمان قضاوت نادرست می‌کنیم. وقتی درباره جنبه‌ای از دیگران قضاوت می‌کنیم درواقع نشانه آن است که آن را در خودمان دوست نداریم. شاید این بیانگر جراحت روحی عمیقی است که علاقه‌ای به التیام آن نداریم. اغلب دیگران جراحات روانی ما را آشکار می‌کنند. وقتی این اتفاق می‌افتد، درباره آن‌ها قضاوت نادرست می‌کنیم، درحالی‌که باید بپذیریم این ناراحتی ماست.

سوم، آموختم که قضاوت ممکن است ابتدا ما را به ‌وجد آورد؛ اما بعد درمی‌یابیم که ما را به شکل منفی معلق کرده است. قضاوت نادرست از انرژی ما می‌کاهد، جسم و ذهن ما را ضعیف می‌کند، سبب می‌شود احساس تنهایی کنیم و بین ما، آرزوها، الهامات و عشق فاصله می‌اندازد.

سرانجام به این نتیجه رسیده‌ام که با آنکه قضاوت به‌ظاهر قدرتمند است؛ اما رهاشدن از شر آن بسیار ساده است: به هراس نگاه و آن را برملا کنید. وقتی با استفاده از تمرین‌های این کتاب قضاوت نادرست را برملا می‌کنید، با آن رابطه‌ جدید برقرار می‌کنید. مانند هر اقدام عادت‌زدا با آن رابطه‌ جدید ایجاد می‌کنید تا به احساسی سالم‌تر برسید. در شرایط جدید آگاه می‌شوید که چگونه عادت آسیب می‌زند؛ اما غریزی می‌دانید با آن چه باید بکنید.

تعهد من به التیام روابطم با قضاوت، زندگی مرا دگرگون کرده است. آگاهی از قضاوت نادرست به من کمک کرده است به آمادگی و حضور ذهن بیشتر برسم و به انسانی هوشیار تبدیل شوم. میل من برای اصلاح این مفاهیم مرا آزاد کرده است، توانسته‌ام رنجش‌ها را کنار بگذارم و از شر حسادت رها شوم. می‌توانم با کنجکاوی و عشق با تألم روبه‌رو شوم و از همه این‌ها مهم‌تر، با قضاوت و انتقاد رابطه سالم برقرار کرده‌ام و این‌گونه می‌توانم به عشق برگردم.

ترک اعتیاد قضاوت نادرست فرایندی شش‌مرحله‌ای دارد که آن را ساده کرده‌ام تا تعهد به آن‌ها ساده‌تر شود. هر مرحله به مرحله بعد کمک می‌کند تا التیام راستین صورت گیرد. وقتی این فرایند را دنبال می‌کنید و حاضر می‌شوید آن را رها کنید، قضاوت نادرست، تألم، رنج و درد از میان می‌روند.

مراحل ترک عادت قضاوت نادرست:

مرحله 1: بدون قضاوت به تماشای قضاوت نادرست خود بنشینید

مرحله 2: به جراحات روانی و احساسی خود بها بدهید

مرحله 3: عشق را لحاظ کنید

مرحله 4: برای اولین‌بار ببینید

مرحله 5: ریسمان ما را ببرید

مرحله 6: سایه‌ها را در روشنایی قرار دهید

دنیای فراسوی قضاوت

اگر آماده‌اید سفر کنارگذاشتن استنباط دروغین جدایی و خاص‌بودن را کنار بگذارید، خود را برای آنچه در پیش دارید آماده کنید. نویسنده این کتاب بر آن است که راه‌هایی برای رهایی از انگاره قضاوت و روآوردن به وحدت و یگانگی، آرامش و هماهنگی درونی را آموزش دهد.

پیش از آنکه به این ترک عادت برسیم، نکاتی هست که باید بدانید و رعایت کنید. اول آنکه توصیه می‌کنم رفتاری مستمر و مداوم داشته باشید. مانند هر ترک عادتی هرچه متعهدتر باشید، به نتایج درخشان‌تری می‌رسید. همچنین توصیه می‌کنم پیشرفت خود را مرتب اندازه بگیرید. نترسید که موفقیت‌های لحظه‌ای خود را جشن بگیرید، این بخش مهم روند کار است، زیرا هرچه سلامت‌تر شوید، نفس شما در برابر رشد شما مقاومت بیشتری خواهد کرد. به همین دلیل است که گرامی‌داشتن این تغییر و جابه‌جایی به شما کمک می‌کند از قضاوت اجتناب کنید.

همچنین مهم است که بدانید نفس شما چگونه دزدانه وارد صحنه می‌شود. هر آینه ما بر سایه‌ها و تاریکی‌ها نور بپاشیم، نفس فعال‌تر می‌شود و بر شدت فعالیتش می‌افزاید. می‌خواهم در اینجا بر دخالت خود علیه مقاومت نفس بیفزایید تا وقتی که نفس از راه می‌رسد، در برابرش آمادگی بیشتری داشته باشید. نفس منکر پیشرفت شما می‌شود و از نتایج شما انتقاد یا درباره آن‌ها قضاوت می‌کند. در سراسر این کتاب توضیح داده‌ام که چگونه بر رنج و آلام خود می‌افزایید. به شما کمک می‌کنم سایه‌ها و تاریکی‌ها را شناسایی کنید. وقتی این کار را بکنید، از قضاوت درباره خود رها می‌شوید. در فضای قضاوت درباره خود ممکن است تحت تأثیر هراستان فلج شوید و به این نتیجه برسید که باید متوقف شوید. هرکس که این کتاب را می‌خواند، به دام قضاوت نادرست خود می‌افتد. من در هر سطر از کتاب به موضوعی توجه کرده‌ام. هرچه بیشتر به عمق اقدامات رفتم، صدای منتقدان بلندتر شد؛ اما به‌جای اینکه تسلیم صدای ترس شوم، متوسل به عشق شدم که در هر مرحله وجود دارد. بهترین راه مبارزه با خودقضاوتی این است که عمیق‌تر وارد ترک عادت قضاوت شوید، هر مرحله شما را به آزادی و آسودگی بیشتر رهنمون می‌شود. به این فرایند اعتماد کنید و مستمر و پایدار باقی بمانید.

وعده ترک قضاوت

این شش‌ مرحله نویدهای متفاوت به ما می‌دهند. نتایج کوچک و بی‌اهمیت حذف می‌شوند، مهرومحبت جای حمله را پر می‌کند و شما بیش از هر زمان دیگری احساس آرامش می‌کنید. من می‌توانم بر این نتایج مهر تأیید بزنم، زیرا با آن زندگی کرده‌ام. هرگز به اندازه زمانی که درباره این مراحل مطلب می‌نوشتم، احساس آزادی نکردم.

معجزه همچنان از راه می‌رسد. وقتی حالتان بهتر می‌شود، مقاومت در برابر عشق را کنار می‌گذارید. هرچه این مراحل را بیشتر تمرین کنید، آگاهی و هوشیاری شما بیشتر با عشق عجین می‌شود و ارتعاش‌های پرانرژی‌تری از شما پراکنده می‌شوند. وقتی با عشق هماهنگ باشید، آنچه را می‌خواهید بیشتر به ‌دست می‌آورید. انرژی شما چیزهایی از جنس خود را جذب می‌کند، بنابراین وقتی انرژی‌تان را جابه‌جا می‌کنید و از قضاوت تدافعی به عشق آزاد می‌رسید، زندگی‌تان پرابهت می‌شود. آنچه را به‌واقع می‌خواهید جذب می‌کنید، روابط شما التیام پیدا می‌کند، سلامتی‌تان افزایش می‌یابد و بیشتر احساس امنیت خاطر می‌کنید.

من این کتاب را نوشتم تا جملگی به احساس بهتری برسیم. در مقام فعال در حوزه معنویات معتقدم بزرگ‌ترین کاری که برای جهان می‌توانم بکنم، این است که به مردم کمک کنم تا با عشق پیوند دوباره برقرار کنند. وقتی این تغییر را به ‌وجود می‌آوریم، با فرکانس جدیدی ارتعاش پیدا می‌کنیم. وقتی فرکانس خود را تغییر می‌دهید، خانواده، همسایگان و دوستانتان بهره می‌برند. تغییر انرژی فرد می‌تواند بر همه این کره خاکی تأثیر بگذارد و وقتی بیشتر و بازهم بیشتر عشق را مرتعش کند، ارتعاش تنفر و قضاوت نادرست ضعیف می‌شود. دورانی که در آن زندگی می‌کنیم ایجاب می‌کند به عشق متعهد شویم. ما تقسیم‌شده، هراسان، خشمگین هستیم و ضربه روحی خورده‌ایم. تنها راهی که می‌توانیم در این اوقات دوام بیاوریم و بقا پیدا کنیم این است که فرکانس خود را تغییر دهیم. موضوع فقط شادی و جذب بیشتر نیست، بلکه التیام جهان است.

ما همه رسالت فعال درونی خود را احساس می‌کنیم. وقتی تغییر درونی می‌کنیم، به‌طور غریزی می‌دانیم که چگونه آن را در بیرون از خود به معرض نمایش بگذاریم. ما با مهرومحبت و بخشودن رهبری می‌کنیم و اندیشه عاشقانه معجزه می‌کند. از این مراحل برای برداشتن همه موانع استفاده کنید، عشق را بیشتر تعمیم دهید و زندگی پرمعجزه‌تر داشته باشید.

ادامه مطلبShow less
شناسنامه
30084

مشخصات

کد کتاب
30084
شابک
978-622-220-076-3
نام کتاب
ترک عادت قضاوت نادرست
نویسنده (ها)
گابریل برن اشتاین
مترجم (ها)
مهدی قراچه داغی
موضوع کتاب
تحول
قطع
رقعی
صفحات
159
تاریخ چاپ
سال 1398
نوبت چاپ
چاپ اول
نظرات
بدون نظر
مشتریانی که این محصول را تهیه کرده‌اند، این موارد را نیز خریداری نموده‌اند:
159,900 تومان
وقتی بهتر فکر کنید، بهتر زندگی خواهید کرد نحوه تفکر ما تأثیری شگفت‌انگیز بر سرنوشت ما دارد. در این کتاب راهکاری ارائه می‌شود که با برنامه‌‌ریزی مجدد ذهن توان دستیابی به موفقیت‌ها و اهداف جدید را در سطوح بالاتر به شما...
دوست داشتن
تجارت جهانی هنر موفقیت در ارائه محصول تجارت جهانی هنر موفقیت در ارائه محصول
دوست داشتن
459,900 تومان
تجارت جهانی کالا و خدمات از دو جنبه‌ی مهم اهمیت دارد، اول اقتصادها از طریق تجارت نیازهای یکدیگر را با حداقل هزینه برای طرفین تأمین می‌کنند. از این منظر با توجه به مزیت‌های نسبی مختلفی که در کشورها وجود دارد، تقسیم کار...
دوست داشتن
چرا زنان تا به این حد خسته به نظر می رسند چرا زنان تا به این حد خسته به نظر می رسند
دوست داشتن
99,900 تومان
در این کتاب برخی علل خستگی و افسردگی زنان بازگو شده است. علاوه بر آن، به چگونگی مصرف صحیح ویتامین‌ها، همچنین مبارزه با بی‌خوابی و یا تغییر عادات روزمره اشاره گردیده است. در کتاب همچنین توصیه‌هایی درباره راه و رسم...
دوست داشتن
219,900 تومان
انسان‌های مشتاقی كه بیشترین كمك را به جامعه می‌كنند نه‌تنها از انگیزه بسیار زیاد بهره دارند، بلكه از انگیزه‌های مناسب هم برخوردارند. آن‌ها در تحلیل انگیزه‌های درست و مناسب همیشه به انجام دادن هدف‌هایی علاقه‌مندند كه...
دوست داشتن
زیاد به خودت سخت نگیر زیاد به خودت سخت نگیر
ناموجود
دوست داشتن
39,900 تومان
بیشتر انسان‌‌ها وقتی به بی‌خیالی فکر می‌کنند حالتی بی‌تفاوت و بسیار روحانی را تصور می‌کنند که هیچ چیز برای‌شان اهمیت ندارد و سهمگین‌ترین توفان‌ها را با لبخندی می‌نشانند. آن‌ها فردی را تصور می‌کنند یا بهتر بگویم، آرزوی...
دوست داشتن
449,900 تومان
آیا دستیابی به موفقیت واقعاً ساده است؟آیا می‌توان شش سال جوان‌تر و سرزنده‌تر شد؟ آیا ممکن است به معنای واقعی موفق بود؟آیا می‌توانیم همه چیز را در زندگی تغییر دهیم؟
دوست داشتن
تجارت جهانی هنر چانه زنی تجارت جهانی هنر چانه زنی
دوست داشتن
399,900 تومان
تقریبا هر چیزی مي‌تواند هدف مذاکره قرار بگيرد. افراد یا کالایی را درمقابل خدمتی پیشنهاد مي‌دهند ، یا برعکس و یا اینکه کالا و خدمت را درمقابل پول عرضه مي‌کنند. چانه‌زني آن‌ها نیز ممکن است تلویحی و یا به صراحت باشد.
دوست داشتن
16 محصول دیگر در این دسته‌بندی:
299,900 تومان
برای این که دنیایی زیبا برای خود بیافرینید نخست باید ذهن خود را زیبا کنید و برای این‌که ذهنتان را زیبا کنید پیش از آن باید مهار و کنترل ذهنتان در دست گیرید. این کتاب راهنمای مناسبی برای کنترل ذهن می‌باشد.
دوست داشتن
سیمای زن در مثنوی معنوی سیمای زن در مثنوی معنوی
دوست داشتن
369,900 تومان
این کتاب در سه محور «سیمای زن در چهره مادر»، «سیمای زن در چهره همسر» و «سیمای زن در چهره معشوقه» سیمای زن را در مثنوی مولوی بررسی می‌کند.«کمال زن از دیدگاه مولانا»، «سیمای همسر حضرت نوح(ع) در مثنوی»، «آتش عشق»، «آسیه...
دوست داشتن
بهانه ها را بی خانمان کنید بهانه ها را بی خانمان کنید
ناموجود
دوست داشتن
29,900 تومان
من مردان و زنانی بسیار را دیده‌ام که به‌سادگی با به‌کارگیری راهکارهای موجود در این کتاب توانسته‌اند اضافه‌وزنشان را کاهش دهند یا اعتیاد بلندمدتشان را کنار بگذارند. اگر شما نیز درباره‌ی تغییردادن اندیشه‌های بلندمدت و...
دوست داشتن
259,900 تومان
راد جادکینز ابعاد متفاوت زندگی اندیشمندان خلاق را در طول تاریخ بررسی کرده است. او از بیانیه دادا تا اقتصاددانان برنده جایزه نوبل و از استودیوی اندی وارهول تا میز کار اینشتین را با نگاهی دقیق کاوش کرده است و نتایج عجیب...
دوست داشتن
شهامت تو را می خواند شهامت تو را می خواند
دوست داشتن
259,900 تومان
شاید «فضیلت» از دید ما مفهومی نخ‌نما باشد، اما فضیلت بسیار ساده، عاری از ‌زمان و همیشگی است؛ برتری: برتریِ اخلاقی، ذهنی و جسمی. در جهان باستان، فضیلت از چهار جزء کلیدی تشکیل شده بود: شهامت؛ خویشتن‌داری؛ عدالت؛ خرد.
دوست داشتن

فهرست

کد QR

تنظیمات

اشتراک گذاری

یک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتم‌های محبوب ایجاد کنید.

ورود به سیستم

یک حساب کاربری رایگان برای استفاده از لیست علاقه مندی ها ایجاد کنید.

ورود به سیستم