همۀ ما با ترس و اضطراب در هنگام ایجاد یک ارتباط جدید، آشنا هستیم. به‌ویژه وقتی می‌خواهیم با کسی که به او احساس خاصی داریم، ارتباط برقرار کنیم. همۀ ما در این موقعیت وحشتناک بوده‌ایم که شخص مورد علاقه‌مان در اطراف ما بوده و ما جرئت باز کردن باب ارتباط با او را نداشته و فقط دزدکی نگاهش کرده‌ایم!
تمام کتاب‌های انتشارات نسل نواندیش با کیفیت بالا تولید می‌شود و در بسته‌بندی مقوایی در میان حباب پلاستیکی ارسال می‌شود تا هیچ‌نوع آسیبی به محصول نرسد. در صورتی که کتاب تهیه شده توسط شما از وبسایت یا کتاب‌فروشی‌های سراسر کشور دچار مشکل صفحه‌آرایی هستند لطفا جهت تعویض با شماره ۰۲۱۸۸۹۴۲۲۴۷ تماس بگیرید.
انسان، خود را در ارتباط با جهان پیرامونش می‌شناسد و بخش بزرگی از این شناخت، در روند ارتباط با دیگر انسان‌ها به دست می‌آید. چه آن‌ها که در کنارشان آرامش و لذت را تجربه کرده‌ایم، چه آن‌ها که ما را آزرده‌اند؛ حتی کسانی که ما را رها کردند. هر رابطه، دریچه‌ای است به کشف بخش‌های ناشناختۀ وجود ما. تقدیم به کسانی که با حضورشان در زندگی من، مرا در شناخت هرچه بیشتر خویش یاری کردند.
محمد قنبری
پیشگفتار
این کتاب حاصل دو سال تحقیق شخصی، مصاحبه با افراد مختلف و بررسی آموزش‌های تصویري، صوتی و مقالاتی دربارۀ نحوۀ ایجاد و مدیریت ارتباط به زبان انگلیسی، توسط مربیان روابط در کشور‌های مختلف است. برخی قسمت‌های آن ترجمه، برخی تألیف خود من و بخش‌هایی نیز بومی‌سازی‌شدۀ آموزش‌های خارجی در زمینۀ ارتباطات است. از بین همۀ این منابع، می‌توانم به مهمترین آن‌ها یعنی مقالۀ «با اعتمادبه‌نفس ارتباط ایجاد کنید» نوشتۀ شخصی به نام «مارک جی» اشاره کنم که متأسفانه به دلیل عدم دسترسی به او، نتوانستم منبع دقیقی برای شما ذکر کنم. این کتاب یک نوشتار تجربی است و شما در پذیرفتن یا رد این مطالب کاملاً مختار هستید. مدتی به آموزش‌های این کتاب عمل کنید و اگر نتیجۀ درستی به دست آوردید، آن را با من به اشتراک بگذارید.
مقدمه نویسنده
همۀ ما با ترس و اضطراب در هنگام ایجاد یک ارتباط جدید، آشنا هستیم. به‌ویژه وقتی می‌خواهیم با کسی که به او احساس خاصی داریم، ارتباط برقرار کنیم. همۀ ما در این موقعیت وحشتناک بوده‌ایم که شخص مورد علاقه‌مان در اطراف ما بوده و ما جرئت باز کردن باب ارتباط با او را نداشته و فقط دزدکی نگاهش کرده‌ایم! یا حتی مدت‌ها با او هم‌مسیر بوده‌ایم، اما هیچ‌وقت پیش نرفته و احساس خود را با او در میان نگذاشته‌ایم و هر لحظه از زندگی را در حسرت از دست دادن این فرصت‌ها گذرانده باشیم! این موضوع به‌خصوص در مورد آقایان مصداق بیشتری دارد. ممکن است با تکرار این موقعیت‌ها، احساس کنید که هیچ امیدی به ارتباط با شخص مورد علاقه وجود نداشته باشد و شما محکوم به تنهایی هستید! فکر می‌کنید باید همیشه آهنگ غمگین گوش بدهید و با یادش شعر بنویسید و برای فراموش کردنش به سفر بروید. شاید هم باید عباراتی مثل: «وصال آفت عشق است»، «معشوق وفا ندارد» و «گاهی همۀ دنیا تو را دوست دارند به‌جز کسی که تو او را دوست داری» عمر گرانقدر خود را تلف کنید و خود را از یک رابطۀ سالم محروم کنید! دست نگه دارید! فاصلۀ شما با رابطۀ دلخواهتان با هر کسی که تمایل دارید، به اندازة یک تغییر نگرش بیشتر نیست؛ به اندازة خواندن کتابی که در دست دارید! این تعهد را به شما می‌دهم که با خواندن این کتاب و انجام دادن تمرینات آن، هیچ مشکلی در پا پیش گذاشتن و ایجاد ارتباط با شخص مورد علاقه‌تان نداشته باشید!
شما در این مشکل تنها نیستید، باورتان نمی‌شود که چند درصد افراد از صحبت کردن با کسی که به او علاقه دارند و ابراز احساسشان می‌ترسند! در پس خنده‌ها وحرف‌های خیلی‌ها می‌توان رد پای یک حس بی‌سرانجام، یک علاقۀ مخفی و یک حسرت دست‌نیافتنی را دید؛ حسرتی از نوع دوست داشتن و آرزوی وصال. کافی است عطر آشنای آن شخص به مشامشان برسد یا اسمش را در حضورشان صدا بزنی. ناگهان برق چشمانشان خاموش می‌شود و ساکت می‌شوند. اگر به ما یاد می‌دادند که چگونه حرف دلمان را به طرف مقابل بزنیم، شهر پر از زوج‌هایی بود که خیابان‌ها از خنده‌هایشان پر بود و از برق نگاهشان روشن!
شاید سخت‌ترین نوع ایجاد یک ارتباط جدید، موارد احساسی باشد؛ وقتی به کسی علاقه دارید و با تمام وجود می‌خواهید به او نزدیک شوید و با او رابطه ایجاد کنید و در کنار هم لذت و شادی را تجربه کنید. توجه داشته باشید که برای داشتن ارتباط احساسی دلخواهمان، در ابتدا باید آن را ایجاد کنیم. باید پا پیش بگذاریم و سر صحبت را باز کنیم، اما در این مواقع ضربان قلبمان به 1000 می‌رسد و نفس‌ها به شماره می‌افتد؛ دست و صدایمان می‌لرزد و یک ندای درونی به ما می‌گوید: «جلو نرو؛ فرار کن!». ممکن است از لحظه‌ای که شما شخص مورد نظر را می‌بینید تا لحظه‌ای که پیش بروید و با او ارتباط بگیرید یا اصلاً عقب‌نشینی کنید و آن شخص آنجا را ترک کند، 4 یا 5 دقیقه بیشتر طول نکشد، اما در این زمان کم دقیقاً چه اتفاقی برای ما می‌افتد؟ چه فکر‌هایی ما را به عقب‌نشینی وادار می‌کند؟ چه چیزی باعث افزایش ضربان قلب و به شماره افتادن نفس‌هایمان می‌شود؟ آیا باید تا ابد پا روی دلمان بگذاریم و از اشتیاق خود بگذریم؟
مشخصات
لطفا ابتدا وارد شوید.
ورود به سیستمیک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتم‌های محبوب ایجاد کنید.
ورود به سیستمیک حساب کاربری رایگان برای استفاده از لیست علاقه مندی ها ایجاد کنید.
ورود به سیستم
