استفاده از اصولی كه در این کتاب آمده است، همانطور که به زوجهای بسیاری در مطبم كمك كرده است، به شما نیز كمك میكند این مهارتها را فرا بگیرید و ارتباطتان را تا جاییکه ممكن است، خوب و کارامد کنید. با بهكارگیری این مهارتها كه براساس روانشناسی ارتباطی جدید هستند، خواهید دید كه چطور رابطهای ناموفق میتواند در مدتزمانی كوتاه، حتی بعد از سالها ناراحتی و ناخشنودی، بهبود یابد و رشد کند.
تمام کتابهای انتشارات نسل نواندیش با کیفیت بالا تولید میشود و در بستهبندی مقوایی در میان حباب پلاستیکی ارسال میشود تا هیچنوع آسیبی به محصول نرسد. در صورتی که کتاب تهیه شده توسط شما از وبسایت یا کتابفروشیهای سراسر کشور دچار مشکل صفحهآرایی هستند لطفا جهت تعویض با شماره ۰۲۱۸۸۹۴۲۲۴۷ تماس بگیرید.
آیا رابطهتان در معرض خطر قرار دارد؟ یا طراوت خود را از دست داده و کسلکننده شده است؟ یا شاید تاحدودی خوب باشد، اما احساس میکنید میتواند بهتر از این باشد. در حقیقت بیشتر رابطهها کارامد نیستند یا بههیچوجه کارایی ندارند، بهمدت طولانی کارایی نداشتهاند یا کارایی چندانی ندارند. بهیقین آنها آنقدر که باید، خوب نیستند. چرا رابطهها کارایی خود را از دست میدهند؟ سادهترین جواب این است که بیشتر زوجها نمیدانند چطور باید عمل کنند تا رابطهشان کارامد شود. بیشتر اشخاص زندگی را بدون برخورداری از مهارتهای لازم برای خلق و حفظ رابطهای با کیفیت سپری میکنند.
استفاده از اصولی که در این کتاب آمده است، همانطور که به زوجهای بسیاری در مطبم کمک کرده است، به شما نیز کمک میکند این مهارتها را فرا بگیرید و ارتباطتان را تا جاییکه ممکن است، خوب و کارامد کنید. با بهکارگیری این مهارتها که براساس روانشناسی ارتباطی جدید هستند، خواهید دید که چطور رابطهای ناموفق میتواند در مدتزمانی کوتاه، حتی بعد از سالها ناراحتی و ناخشنودی، بهبود یابد و رشد کند.
رابطهها بنا به دو دلیل اساسی موفق میشوند: انتخاب همسر مناسب، جایی که شما و همسرتان با خلقوخو، منش، عادات و علایق سازگارانه شروع کنید؛ و مدیریت کارامد، یعنی کاری که با مواد خام و اولیه میکنید. اگر متأهل هستید، پس خوب یا بد، همسرتان را از قبل انتخاب کردهاید. بنابراین، این کتاب بیشتر در زمینهی مدیریت کارامد به دردتان میخورد. اگر ازدواج نکردهاید، این کتاب میتواند به شما در هر رابطهای که در آینده خواهید داشت، کمک کند.
برای مدیریت بهتر رابطهی خود، به تلاش و برنامهریزی نیاز است؛ اما مزایای حاصل به زحمتش میارزد. برای موفقیت در این زمینه، فقط سه مؤلفه لازم است: انگیزه، آگاهی و ابزارها. از آنجا که اکنون در حال خواندن کتاب هستید، پس انگیزهی کافی برای شروعی خوب را دارید. بخش دوم بر رشد آگاهی نسبت به کارهایی که انجام میدهید و ممکن است مانع خوشبختیتان شود، متمرکز است و بخش سوم زرادخانهای از ابزارهایی را معرفی میکند که یکنواختی و رکودی را که موجب ناکارامدی رابطهتان شده است، اصلاح میکند و بهبود میبخشد.
قبل از اینکه به مطالب اصلی کتاب، دامها و ابزارها بپردازیم، بیایید ببینیم چه انتخابهایی دارید. اگر در رابطهای ناکارامد و ناراحتکننده هستید، چهار انتخاب دارید:
- ارتباطتان را همینطور که هست بپذیرید.
- از داشتن چنین ارتباطی رنج ببرید و تحمل کنید.
- به رابطهتان پایان دهید.
- برای ایجاد رابطهای بهتر و کارامد تلاش کنید.
این کتاب دربارهی انتخاب چهارم است. این کتاب به الگوهای عادتی اشاره میکند که مانع شادمانیتان میشود و همچنین ابزارهایی در اختیار شما قرار میدهد که با استفاده از آنها تاحدودی میتوانید هر رابطهای را بهبود دهید. در مواردی که با همسرتان ناسازگاری شدیدی دارید؛ جاییکه ارتباط بین شما و همسرتان رضایتبخش نیست یا مواضع طرفین در مورد مسائل اصلی ازدواج با هم هماهنگ نیست (برای مثال، یکی از همسران بیبروبرگرد باید بچهدار شود تا احساس رضایت کند و دیگری تحت هیچ شرایطی بچه نمیخواهد)، میتوانید به ارتباطتان پایان دهید. درک و پذیرش این واقعیت که اشتباه کردهاید و برای یکدیگر مناسب نیستید، موجب شرمساری نیست. آنچه در ارتباط با زوجها خیلی ناراحتم میکند این است که بیشتر اشخاص خواهان ارتباط خوب و کارامد هستند؛ اما نمیدانند چطور باید عمل کنند.
رابطهی ما هرگز بهبود نخواهد یافت، پس چرا به خودم زحمت بدهم
اشخاصی که در رابطهی خود احساس رضایت یا خشنودی نمیکنند اغلب چنین احساسی را مطرح میکنند. اگر از ادامهی رابطه مطمئن نیستید؛ اما انتخاب میکنید که یک ماه یا حتی یک روز دیگر با او زندگی کنید، چرا آن را تا حد امکان تحملپذیرتر نکنید؟ اگر تصمیم گرفتهاید به ارتباطتان پایان دهید، میتوانید چنین کاری انجام دهید؛ اما اگر تا زمان تجدیدنظر یا انجام اقدامات ضروری میخواهید به ارتباطتان ادامه دهید، چرا به ارتباطی ناکارامدتر تن دهید؟ چرا از روز، هفته یا ماه بعد برای تمرین مهارتهایی استفاده نکنید که به شما کمک کند برای رابطهی بعدیتان یا همین رابطهای که دارید، همسری مؤثرتر شوید. حتی برای شروع ارتباطی مؤثرتر، مجبور نیستید با هم بمانید. از طرفی، ممکن است به این نتیجه برسید که میتوانید بهعنوان زوج برای بهبود ارتباطتان تلاش کنید.
در روابطی که هوشمندی، استعداد و انرژی دو نفر برای رویارویی با مشکلات زندگی بهکار برده میشود، قدرت بسیاری وجود دارد. اگر ما کمی از زمان، تلاش و افکاری را که در کار یا علایقمان صرف میکنیم صرف بهبود ارتباطمان کنیم، نتیجهی حاصل شگفتآور خواهد بود. آیا عجیب نیست که ما تلاش بیشتری در ارتباط اصلیمان نمیکنیم، کاری که توانایی ایجاد لذت، رضایت و شادکامی بیشتر به همراه دارد و ما را از درد و رنج، ناامیدی و بیهودگی نجات میدهد؟ بهترین شیوه برای بهبود کیفیت رابطهمان این است که مانند یک تیم عمل کنیم، نه بهعنوان افرادی جدا از هم یا مخالف با هم. با وجود این، در کوتاهمدت خواهید دید که اگر لازم باشد میتوانید بهتنهایی و بدون کمک همسرتان، موجب تغییر رابطهتان شوید.
چرا باید تلاش کنید
اگر از رابطهی خود راضی نیستید، چهبسا احساس میکنید بهاندازهای که از خود مایه میگذارید، دریافت نمیکنید. بهندرت پیش میآید که کسی در مطبم بگوید: «من بهراستی ارتباطی خوب دارم. من بیشتر از آنچه از خود مایه میگذارم، دریافت میکنم.» در بیشتر مواقع همکاریها و مشارکتهای خودمان را مطرح کنیم و تلاشها و همکاریهای همسرمان را بیارزش جلوه دهیم یا دربارهی آنچه از دست میدهیم فکر کنیم. یکبار مراجعی به من گفت: «ازدواج مشارکتی 50/50 است، اینطور نیست؟» من گفتم: «نه، ازدواج مشارکت 60/60 است. هر همسر باید کمی بیشتر از آنچه گمان میکند سهمش است، مشارکت و همکاری کند.» من اغلب میشنوم که همسری میگوید: «چرا من باید تغییر کنم؟ چرا من باید همهی کارها را انجام دهم؟» جواب این است: تلاشی که شما در ارتباطتان میکنید به سود همسر یا ارتباطتان نیست، بلکه این تلاش فقط بهخاطر خودتان است! تمرین و به کارگیری این مهارتها به شما کمک خواهد کرد در تمام روابطتان فردی مؤثرتر، مطمئنتر، باتحملتر، قاطعتر، مهربانتر و ملاحظهکارتر باشید. ما انتظار داریم که رابطهی جاریتان بهبود پیدا کند؛ اما در هر حال، شما مهارتهای کارامدی خواهید داشت و چیزی ارزشمند آموختهاید که میتوانید آن را در ارتباطات دیگرتان بهکار بگیرید. رابطه وسیلهای برای رشد شخصی است. از اینرو، هر تلاشی که برای ارتباطتان میکنید نباید موجب آزردگی و رنجش شود، بلکه باید بهعنوان سرمایهگذاری در خودتان در نظر گرفته شود.
رابطه از دو نفر تشکیل میشود
چنین موضوعی ممکن است بدیهی بهنظر برسد؛ با وجود این، عدهی زیادی معتقدند تنها همسرشان است که موجب ناراحتی و آزردگیشان شده است. آنها بهگونهای رفتار میکنند که درصورت تغییر همسرشان، رابطهشان بهبود مییابد. مشکلات ارتباطی همیشه مربوط به دو نفر است و همیشه به راهحلهای مربوط به دو نفر نیاز دارد. اگر به همسرتان بگویید: «من خوبم، تو مشکل داری» یا «هر وقت تصمیم گرفتی همکاری کنی شاید آنوقت بتوانیم کاری از پیش ببریم»، در مسیری هستید که بهاحتمال قوی شما را به هیچجا نمیرساند. ما زوجها نیاز داریم به آنچه فکر میکنیم، میگوییم و انجام میدهیم، نگاه کنیم و آنها را تغییر دهیم. به جای مشاهده و واکنش نشان دادن به همسرتان بهعنوان فرد، خواهید دید چقدر مهم است که به زوج یا یک واحد دو نفری یا آنچه متخصصان به آن نظام میگویند، توجه کنید.
شما انتخابکننده هستید، نه قربانی
شما به خواست خودتان در این رابطه هستید. مهم است درک کنید که شما تصمیمگیرنده هستید و قدرت انتخاب دارید. همیشه همسری دیگر، شیوهها و معیارهای دیگری برای زندگی وجود دارد. بدیهی است که گرفتن برخی تصمیمها دشوار است، بهویژه تصمیمی که به پایان دادن به رابطهای بلندمدت منجر میشود. آدمهای بسیاری هستند که انتخاب میکنند به ارتباط و ازدواجی ادامه دهند که از آن متنفرند. برخی به ارتباطشان پایان میدهند حتی با وجود بچههایی که نیازمند حمایت و مراقبت هستند و شغلی هم ندارند، چون احساس میکنند میتوانند در ارتباط یا ازدواجی دیگر به آرامش و شادکامی برسند. همیشه انتخاب وجود دارد. بهندرت کسی پیدا میشود که بهمعنای واقعی به دام افتاده باشد و حق هیچ انتخابی نداشته باشد. این مفهوم روانشناختی بسیار مهم است. اشخاصی که به باورشان تسلط کمی بر سرنوشت و زندگی خود دارند، از کسانی که باور دارند میتوانند برای زندگیشان انتخاب کنند و تصمیم بگیرند، بهاحتمال زیاد سطح سلامت جسمانی و هیجانی پایینتری دارند. حتی اگر آنها هرگز موقعیت و شرایط خود را تغییر ندهند، باز هم چنین مسألهای در مورد آنها صدق میکند.
«تا زمانیکه مرگ ما را از هم جدا کند»؛ اما آیا چنین پیمانی خوب است؟
آیا تاکنون شاهد گفتگو یا نمایشی تلویزیونی بودهاید که مجری برنامه از زوج مسنی میپرسد چند سال است که با هم ازدواج کردهاند و وقتی آنها میگویند پنجاه سال، مجری میگوید: «این تحسینبرانگیز نیست؟» و در همین لحظه حضار کف میزنند و آنها را تشویق میکنند. درحقیقت دوام یک رابطه به معنای رابطهای خوب است. زوجهای بسیاری بهمدت پنجاه سال در رنج و عذاب با هم زندگی میکنند. برخی مدت دو، پنج یا ده سال زندگی فوقالعادهای در کنار هم دارند و سپس از هم جدا میشوند. اگر رابطهای خوب باشد، بهاحتمال قوی دوام خواهد یافت؛ اما اگر رابطهای دوام یابد بهیقین بدین معنا نیست که خوب است. دوام رابطه و کیفیت آن، دو موضوع متفاوت است.
به دست آوردن آنچه میخواهیم
ما از روزی که متولد میشویم، سعی میکنیم نیازها و خواستههایمان را برآورده کنیم و بهطور کلی این کار را از طریق ارتباطات و در اصل با برقراری رابطه انجام میدهیم. هدف اولیهی رابطه این است که آنچه میخواهیم، از دیگران به دست آوریم: دوستی، محبت، خوراک، همکاری، تأیید، گوش شنوا، مشارکت تجربههای زیبا یا حتی فرصت از خود مایه گذاشتن برای کسی دیگر.
اینکه آنچه را میخواهید به دست میآورید یا نه، به موارد زیر بستگی دارد:
- چه خواستهای دارید (نیازها، آرزوها و توقعاتتان). هرچه نیازهایتان سادهتر و توقعاتتان عادیتر و معمولیتر باشد، راحتتر میتوانید احساس رضایت را در رابطهتان بهدست آورید.
- ظرفیت و توانایی همسرتان که بتواند خواستهها و نیازهایتان را برطرف کند. برخی همسران ویژگی، هوش، منابع مالی یا محرک جنسی مورد نیاز برای رفع نیازهای همسرشان را ندارند.
- چطور خواستهها و نیازهایتان را درخواست میکنید (بهطور مستقیم و مشخص، قاطعانه یا بهطور غیرمستقیم و بهگونهای ناخوشایند).
- چه شرایطی برای همسرتان مهیا میکنید که او را نسبت به خواستههایتان پذیرا کند. وقتی عمل متقابل بین همسران برقرار است، بیشتر رابطهها به بهترین شکل ممکن کارایی خواهد داشت.
با اینکه دلایل بسیاری وجود دارد که رابطهای ناکام شود و در بهدست آوردن آنچه میخواهد با شکست روبهرو شود، بیشتر مشکلات موجود در رابطهها بهنحوی به شیوههای ارتباطی ناکارامد و نادرست مربوط است. برخی از آنچه میخواهید ممکن است به دلیل ناسازگاری بین توقعات شما و توانایی همسرتان برای ارضای آنها نباشد؛ اما عامل مهم در ارضای خواستههایتان این است که مهارتهای ارتباطی کارامدتری را فرا بگیرید.
در مورد اهداف ما، فرایند ارتباطی شامل دو نفر است، فرستندهی پیام و گیرندهی پیام، و آن شامل دو بخش است، مؤلفهی بیانی و مؤلفهی تفسیری. مؤلفهی بیانی عبارت است از تمایلات و احساساتی که به همسرتان انتقال میدهید (مثل «دوستت دارم»، «بیا به سینما برویم»، «تو احمق هستی»). مؤلفهی بیانی نهتنها شامل کلماتی است که مطرح میکنید، بلکه لحن صدا، حالت چهره و وضعیتی را که به خود میگیرید نیز در برمیگیرد. مؤلفهی تفسیری شامل معنایی میشود که به رفتارها و گفتارهای همسرتان میدهید (مثل: «او خیال میکند احمق هستم»، «او به خواهرش بیشتر از من اهمیت میدهد»).
این دو بخش فرایند ارتباطی، مؤلفهی بیانی و تفسیری ـ آنچه عمومی و آنچه خصوصی است، آنچه در جهان میگذرد و آنچه در ذهنتان جریان دارد، آنچه شما و همسرتان میگویید و انجام میدهید، و اینکه چطور کلمات و اعمال یکدیگر را تعبیر و تفسیر میکنید ـ کلیدهایی بهسوی ارتباطی بهتر هستند.
وقتی تصمیم میگیرید که دربارهی الگوهای ارتباطیتان کار کنید، مهم است که تفاوت بین محتوا (آنچه میگویید) و روش (طرز بیانتان) را درک کنید. گاهی تغییر در روشی که حرفتان را مطرح میکنید، بهتنهایی رابطه را تغییر میدهد؛ اما بههرحال محتوای خاص مسائل باید مورد بحث و گفتگو قرار بگیرد و حل شود؛ اما اگر روشتان منفی باشد، بحث و گفتگو یا حل هر مسألهای دشوار خواهد شد. اگر ندانید چطور درخواستها و احساساتتان (روش) را بیان کنید، محتوا نیز از دست خواهد رفت. بههمین دلیل یکی از اصول اصلی ارتباط این است: روش بر محتوا برتری دارد.
اگرچه گاهی مسائلی وجود دارد که بیشتر اوقات قابل مذاکره و مصالحه نیست، حتی اگر اینگونه باشد، استفاده از روش مناسب و مطلوب، زندگی را با وجود تفاوتهایتان قابل تحملتر میکند.
اگر به نتایج تعاملاتی که با همسرتان دارید نگاه کنید، خواهید دید که در ابتدا سه نوع ارتباط وجود دارد: ارتباطی که موجب نزدیکی و صمیمیت میشود؛ ارتباطی که موجب فاصله و جدایی میشود؛ و ارتباطی که در هیچ یک از این دو محور قرار نمیگیرد. مهم است پیامهایی بفرستید که همسرتان احساس صمیمیت بیشتری با شما کند و بخواهد که پاسخ مثبت بدهد، و از طرفی از روشهایی که او را دور میکند و شرایط را برای پاسخ مناسب دشوار میسازد، دوری کنید. برای مثال، وقتی میخواهید همسرتان ظرفها را بشوید، اگر به جای اینکه بگویید: «خیال نمیکنی حالا وقتش است که کاری انجام بدهی و فقط تلویزیون تماشا نکنی؟»، بگویید «عزیزم، امشب ظرفها را میشویی؟»، احتمال بیشتری وجود دارد که به خواستهی خود برسید. ممکن است تصور کنید روش دوستانهتر بهتر است و باید بهطور طبیعی همان را بهکار بگیرید. یا ممکن است معتقد باشید اگر زن و شوهر یکدیگر را دوست داشته باشند، چندان اهمیتی نخواهد داشت. وقتی دربارهی روش ارتباطی میخوانید، ممکن است درک روش بهتر ارتباطی امری بدیهی به نظر برسد؛ اما چنین روشی بهطور طبیعی به کار برده نمیشود و در میلیونها ارتباطی که آسیب دیدهاند، بدیهی بهنظر نمیرسد. وقتی عاشق یکدیگر باشید، عشق و نفرت پیوندی نزدیک با هم دارند.
بهنمونهای دیگر توجه کنید. بتی ماهها بود که احساس میکرد شوهرش، پل، دیگر عاشقش نیست و دوست داشت پل به او بگوید که عاشقش است. ببینید بهنظر شما بهتر است بتی کدام عبارات را به پل بگوید:
- تو به من اهمیت نمیدهی.
- تو هرگز به من ابراز علاقه نمیکنی.
- چرا به من نمیگویی که عاشقم هستی؟
- وقتی به من میگویی دوستم داری برای من خیلی مهم است.
آیا بهنظرتان فرقی میکند که بتی کدام عبارت را به خودش بگوید:
- او مرا دوست ندارد.
- او میداند چقدر ابراز محبتش برایم مهم است. اگر به من اهمیت میداد، میبایست به من میگفت که عاشقم است.
- او آدم سرد و بیاحساسی است.
- میدانم مرا دوست دارد. طوری دیگر علاقهاش را نشان میدهد.
در این موقعیت چطور واکنش نشان میدهید؟ در رابطههای کارامد، زوجها بیشتر از گزینهی شمارهی چهار استفاده میکنند.
چطور ممکن است رابطهای در کوتاهمدت بهبود یابد، درحالیکه برای مدتهای مدیدی فاجعهآمیز بوده است؟ روانشناسان میدانند که سادهترین تغییرات متوالی در رفتارها و اعمالتان نسبت به همسرتان میتواند تأثیری شگرف و حتی بادوام داشته باشد. برای اینکه نمونهای از درمان ساده را مطرح کنم، فرض کنید شما و همسرتان رابطهی ناکارامدی دارید که پر از خصومت و بدرفتاری روزمره است. بهفرض حالا شما موافقت میکنید آتشبسی یکهفتهای اعلام کنید. صرفنظر از اینکه چه اتفاقی میافتد، هر قدر هم ناامیدی و عصبانیت وجود داشته باشد، در طول آن یک هفته هیچ حرف ناخوشایند یا نامطلوبی به یکدیگر نمیگویید. آیا تصور میکنید بهنحوی رابطهتان بهتر خواهد شد؟ یا معتقدید در طول این یک هفته بهتر میتوانید با هم کنار بیایید؟ همچنین اگر موافقت کنید که هر روز از یکدیگر یک تعریف و تمجید کنید، کمکی خواهد کرد؟ شما میگویید: «شاید، اما احساسات اولیه هنوز ناخوشایند هستند.» حالا اگر هر دو شما بهمدت یک ماه حرفهای زشت و زننده به یکدیگر نزنید و هر روز یک تعریف از یکدیگر بکنید، همچنین هر روز به مدت یک دقیقه یکدیگر را در آغوش بگیرید، آیا امکان دارد که کمی نسبت به یکدیگر احساس عصبانیت، آزردگی و تلخکامی کنید؟ بهعبارت دیگر، آیا تصور میکنید تغییر رفتار موجب تغییر احساس میشود؟ من امیدوارم چنین شود، چون این اصل یکی از پایههای فکری روانشناختی جدید و یکی از اسرار بهبود رابطهی بین زوجها است. البته چنین رفتارهایی بهتنهایی همهی مشکلاتتان را حل نخواهد کرد. اغلب مسائل محتوایی خاصی وجود دارد که مورد خطاب واقع میشوند؛ اما برخی زوجها هستند که فقط به کمی تغییر در روش خود نیاز دارند تا ارتباطشان را در مسیر بهبود کامل قرار دهند و با کمی تمرین، ترکیب محتوا و روش درخواستها در بخشهای دو و سه این احتمال هست که تغییری بنیادی در رابطهتان بهوجود آید.
حالا ما آمادهایم که به دو سؤال عملی دربارهی رابطهتان پاسخ دهیم: چه مشکلی در ارتباطتان وجود دارد و چطور میخواهید آن را بهتر کنید؟
مشخصات
- کد کتاب
- 40008
- شابک
- 9789642364916
- نام کتاب
- 54 دام در روابط بین زن و شوهرها
- نام اصلی
- Making it as a couple
- نویسنده (ها)
- دکتر آلن فی
- مترجم (ها)
- شمس الدین حسینی - الهام آرام نیا
- موضوع کتاب
- خانواده
- قطع
- رقعی
- صفحات
- 208
- تاریخ چاپ
- سال 1397
- نوبت چاپ
- چاپ سوم
- سال چاپ اول
- 1392