این کتاب مجموعه داستان ها و روایتهای آموزنده در زمینه موفقیت، زندگی، کسب و کار را با ذکر نکات هر داستان، است.
تمام کتابهای انتشارات نسل نواندیش با کیفیت بالا تولید میشود و در بستهبندی مقوایی در میان حباب پلاستیکی ارسال میشود تا هیچنوع آسیبی به محصول نرسد. در صورتی که کتاب تهیه شده توسط شما از وبسایت یا کتابفروشیهای سراسر کشور دچار مشکل صفحهآرایی هستند لطفا جهت تعویض با شماره ۰۲۱۸۸۹۴۲۲۴۷ تماس بگیرید.
گردو و برج ناقوس
روزی کلاغی گردویی را به بالای برج یک کلیسا برد؛ اما ناگهان گردو از نوک کلاغ جدا شد و در شکافی افتاد. گردو ضمن تعریف و تحسین از زیبایی و وقار برج و نوای دلنشین زنگولههایش خطاب به دیوار برج گفت حال که لطف و عنایت خداوندی شاملش شده و از چنگ کلاغ ظالم رهایی یافته، او را در میان یکی از شکافهایش خانه دهد. آنگاه در توجیه این تقاضا گفت: «افسوس که دیگر نمیتوانم در زیر شاخههای سبز پدر پیرم بیفتم و در زمین شخمزده و پوشیده از برگهایش آرام گیرم. اکنون امیدوارم دست رد به سینهام نزنی، وقتی اسیر نوک کلاغ ستمکار بودم با خود پیمان بستم در صورت گریز از دستش، تمام عمرم را در سوراخی کوچک سپری کنم.»
دیوار پس از شنیدن وضعیت حزنانگیز کلاغ دلش بهرحم آمد و پذیرفت در شکافی به گردو آشیانه دهد. گردو پس از مدتی کوتاه ترک خورد و باز شد. ریشههایش در میان شکاف سنگها رخنه و آنها را از هم جدا کرد. جوانههایش بهسوی آسمان سر برافراشت، شاخههایش تا بالای برج گسترش یافت و برج را احاطه کرد، با ضخیم شدن تدریجی ریشههایش دیوارها تَرَک برداشت، با فشار از هم جدا شد و از جا درآمد. در پایان، دیوار بسیار دیر و بسیار نالان دربارهی ویرانیاش ناله و مویه سر داد و در مدتی کوتاه بهکلی فرو ریخت.
ـ لئوناردو داوینچی
نکته: افراد ناکامی که بین ما زندگی میکنند و تحتتأثیر رویدادها و سوانح مهارناپذیر در پرتگاه ناتوانی و درماندگی فرو میافتند مستحق همهگونه یاری و همدلی هستند؛ اما بسیارند افرادی که بهطور معمول منفی و هراسان و مضطرباند، خود را بداقبال مادرزاد مینامند و درنتیجه مردم، رویدادها و اوضاع و شرایطی را دقیقاً بهسوی خود فرا میخوانند که با توقعات منفیشان همنواست. چقدر خوب بود میتوانستیم موانع و مشکلاتشان را مرتفع کرده و مسیر زندگیشان را تغییر دهیم؛ اما اغلب حالات و روحیات آنها بر ما نیز اثر گذاشته و اوضاع و شرایطمان را عوض میکند. علت ساده است، چراکه انسانها بهشدت از روحیات و عواطف و حتی طرز تفکر یکدیگر تأثیر میپذیرند و در این راستا فرد بیثبات و ناخشنودی که بر روحیاتش کمترین تسلطی ندارد، در سرایت دادن حالات و روحیات منفیاش به دیگران نیرومندتر است. او اغلب خود را فردی مفلوک و قربانی مینمایاند، به حال خود افسوس میخورد و کولهباری مملو از جراحات و بیعدالتیهای گذشته را به دوش میکشد و این استنباط مانع از آن میشود که دریابد ناملایمات زندگیاش ریشه در عملکرد خودش دارد و پیش از آنکه شما به ماهیت مسائلش پی ببرید، ناخوشی او به شما نیز سرایت کرده است. از آنجا که قوهی سنجش و تعقل چنین فردی جای خود را به عواطف و احساسات تند و تعدیل نشده داده است، تمام استدلالهای و تصمیمات او از مجرای احساسات و عواطفش سیراب گشته و از منطق و عقل برکنار است. خطر سرایت احساسات و هیجانات منفی را دست کم نگیرید. افرادی که با آنان حشر و نشر دارید، نقشی مهم و حیاتی در زندگیتان بهعهده دارند. خطر معاشرت با افراد آلوده و مسری آن است که حتی برای خلاص شدن از چنگشان وقت و نیروی قابل ملاحظهای را تلف میکنید. ناخوشیهای واگیردار فراوانی وجود دارد که باید هر یک را شناخت و از آن دوری کرد؛ اما خطرناکتر از همه ناخشنودی ریشهداری است که فرد متأثر از آن آیهی یأس میخواند، دنیا را سیاه و تیره میبیند و خود را بدبخت مادرزاد مینامد.
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
در این بازار عطاران مرو هر سو چو بیکاران
به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
ـ مولوی
مشخصات
- کد کتاب
- 20085
- شابک
- 978-964-236-571-5
- نام کتاب
- عامل تغییر باش نه قربانی تقدیر - جلد اول
- نویسنده (ها)
- سعید گل محمدی
- موضوع کتاب
- خوب زیستن
- قطع
- خشتی کوچک
- صفحات
- 264
- تاریخ چاپ
- سال 1395
- نوبت چاپ
- چاپ اول