احمد درحالیکه با پاهایش ضرب گرفته بود، زیر لب میخواند:
من یه پرندهم… آرزو دارم… تو باغم باشی
من یه خونهی… تنگ و تاریکم… كاشكي تو بیایي چراغم باشی هر جا كه باشم… هرچی كه باشم
تو باید باشی…
تمام کتابهای انتشارات نسل نواندیش با کیفیت بالا تولید میشود و در بستهبندی مقوایی در میان حباب پلاستیکی ارسال میشود تا هیچنوع آسیبی به محصول نرسد. در صورتی که کتاب تهیه شده توسط شما از وبسایت یا کتابفروشیهای سراسر کشور دچار مشکل صفحهآرایی هستند لطفا جهت تعویض با شماره ۰۲۱۸۸۹۴۲۲۴۷ تماس بگیرید.
جایی بالاتر از رنجیدن هم هست، من آن را میشناسم.
من با گم شدن، با فراموش شدن، با خط خوردن و از یاد رفتن، مأنوسم. من از همه به هیچ رسیدن را خوب میشناسم. من با سوگواری قلب انسان پس از مرگ آشنایی، مأنوسم. من جایی را ميشناسم که آوای درد آدمی، فریاد نیست. من سکوتِ بالاتر از فریاد را میشناسم.
من در سرزمین دلتنگی زندگی کردهام. من بیابان ناباوری را قدم به قدم طی کردهام. من درد شلاق ثانیهها را در انتظاری تلخ، من حس بیهودگی را با بند بند تنم احساس کردهام. من روزهای بسیاری، برای فرار از نقش رنج، چشم بسته از کنار آیينههای بسیاری گذشتهام.
آری، من از روزهایي گذشتهام که اشک برای گریستن کم است و ضجه فقط بازی بغض انسان است. من در روح خویش دردهایی را تجربه کردهام که دردهای تن آدمی پیش آن حقیر و کوچکاند. من عشق را در حضیض ذلت… گذشت را در عین نفرت… ایثار را در بند غفلت،… متولد شدن در حین مرگ را با تک تک یاختههای وجودم احساس کردهام. من با دیدگانی باز و ذهنی هوشیار، لحظه به لحظه به جرم شیفتگی، به شلاق بیمهری و ناسپاسی مجازات شدهام. من آدمیت آدمی را بسیار جفاکار یافتهام. من ظرف فهم آدمهای بسیاری را کوچکتر از مشت بستهی یک کودک، من چشمهای بسیاری را فقط دو کرهی سرد خاکی یافتهام. بله، جايی بالاتر از رنجیدن هم هست… من آن را میشناسم.
آنجا، جاييست كه در آن، خداوند از همیشه به من نزدیکتر است.
مشخصات
- کد کتاب
- 70020
- شابک
- 9789642363162
- نام کتاب
- جایی بالاتر از رنجیدن
- نویسنده (ها)
- مهرنوش صفایی
- موضوع کتاب
- داستان و رمان
- قطع
- رقعی
- صفحات
- 512
- تاریخ چاپ
- سال 1395
- نوبت چاپ
- چاپ اول