در این کتاب تلاش خواهیم کرد بعضی مفاهیم دنیای درون را تشریح کنیم تا مواردی را که باعث سلب آرامش میشوند، شناسایی و مدیریت کنیم. هدف نهایی دستیابی به آرامش فطری است که پیشنیاز همه موفقیتهاست.
تمام کتابهای انتشارات نسل نواندیش با کیفیت بالا تولید میشود و در بستهبندی مقوایی در میان حباب پلاستیکی ارسال میشود تا هیچنوع آسیبی به محصول نرسد. در صورتی که کتاب تهیه شده توسط شما از وبسایت یا کتابفروشیهای سراسر کشور دچار مشکل صفحهآرایی هستند لطفا جهت تعویض با شماره ۰۲۱۸۸۹۴۲۲۴۷ تماس بگیرید.
چندین سال پیش در 35سالگی درحالیکه کارمند یک سازمان دولتی بودم و مانند خیلیها زندگی عادی خود را میگذراندم، ناگهان اتفاقی زندگی بیرونی و درونی من را دگرگون کرد و تبدیل به سونامی آن روزهای من شد.
جدایی من از همسر و پسر هفتسالهام باعث شد احساس کنم که همه چیزم را از دست دادهام و دیگر زندگی برایم تمام شده است. آن روزها مشکلات روانی کارم هم اضافه شد و استرس شغلی زیادی را تحمل میکردم.
بار سنگین شکست و باخت زندگی همراه با فشارهای جانبی چنان کمرم را خم کرده بود که به دوستان نزدیکم نیز نمیتوانستم ماجرا را بازگو کنم. در این میان، برای موضوعی کماهمیت و طی یک مشاجره لفظی ساده، یکی از دوستان بسیار قدیمی و صمیمیام را از دست دادم و با او هم ارتباطم قطع شد.
به دلیل شغلم در شهری بسیار دور از خانواده پدریام زندگی میکردم و حتی نمیتوانستم برای همدلی و همدردی پیش آنها بروم. مادرم حال و احوال خوبی نداشت و برای اینکه حالش را خرابتر نکنم، تا چند ماه به خانوادهام چیزی نگفتم و در ویرانیهای درونم با خود خلوت کردم. خواهر و برادرهایم هرکدام مشغولیتها و مسائل زندگی خود را داشتند و نمیخواستم احساس شکست و درماندگیام را با آنها در میان بگذارم.
یک روز که بسیار افسرده و دلمرده با بغضی در گلو در خیابانهای شهر رانندگی میکردم، به سراغ روانشناسی رفتم و از او کمک خواستم. ایشان با من صحبتهایی کرد که بیشتر جنبه نصیحت و توصیه داشت. در مورد مطالب روانشناسی اطلاعات خوبی داشتم و موارد تکمیلی را به گفتههای ایشان اضافه میکردم، درنتیجه او به من گفت: «شما که اطلاعات خوبی دارید چرا حالتان خراب است؟ شما با این آگاهی باید به خودتان مسلط باشید و احساستان را مدیریت کنید.» اما من نمیتوانستم. شبها با حال پریشان میخوابیدم و با حس تاریکی و غم، صبح را آغاز میکردم. به سراغ پزشک قدیمیام رفتم. او هم برایم قرص آرامبخش تجویز کرد. اولین قرص را که خوردم احساس گیجی کردم و بدنم سست شد. مصرف قرصها را ادامه ندادم و باز به سراغ مشاوران دیگری رفتم؛ اما هرچه بیشتر جستوجو میکردم، بیشتر متوجه میشدم که هیچکس نمیتواند به من کمک کند.
با توجه به تجربه و اطلاعاتی که داشتم، تحقیقاتی را شروع کردم و با مطالعه و شرکت در کلاسها و دورههای توسعه فردی و خودشناسی، آنها را کاملتر کردم. هرچه را میآموختم عمل میکردم. آهستهآهسته حال درونیام بهتر و بهتر میشد تا اینکه یک روز به احساسی رسیدم که تا آن لحظه تجربه نکرده بودم. احساسی پر از نشاط و شادی در درونم موج میزد که توصیفکردنی نبود. لبریز از حسی شدم که دوست داشتم با تمام انسانهای دنیا در میان بگذارم. به دلیل سابقه و تجربهای که در زمینههای آموزشی داشتم، گزینههای آموختنی را که بر من بسیار تأثیرگذار بودند، جمعآوری کردم و در قالب یک بسته آموزشی در مؤسسهای آموزش دادم که به تشویق و همدلی تعدادی از دوستان تأسیس کرده بودم. شرکتکنندگان از موضوع و نتیجه بسیار راضی بودند و مراتب تقدیر و تشکر خود را ابراز میکردند. این امر باعث شد، کلاسها را تقویت و سیمنار برگزار کنم.
متوجه شدم آنچه با تحقیق جمعآوری کرده بودم، میتواند به تغییر حال و احوال درونی انسانها کمک کند و اوضاع آنها را بهبود بخشد؛ لذا تصمیم گرفتم آنچه را به من و خیلی از انسانها یاری رسانده است در قالب کتابی به نام مدیریت بر خویشتن ارائه دهم.
مشخصات
- کد کتاب
- 10523
- شابک
- 978-964-236-988-1
- نام کتاب
- مدیریت بر خویشتن
- نویسنده (ها)
- محمد نسیمی
- موضوع کتاب
- موفقیت و مدیریت
- قطع
- رقعی
- تاریخ چاپ
- سال 1397
- نوبت چاپ
- چاپ اول