تجربیات یک فروشنده بیمه عمر

ورود بیمه‌های عمر و سرمایه‌گذاری در کشور ما مانند بسیاری از صنایع دیگر با الگوبرداری خارجی آن آغاز شد. برای این‌که به فهم درستی از این محصول برسم، تصمیم‌گرفتم به خارج از مرزهای کشور عزیزم سفر كنم و آب را از سرچشمه بنوشم. به همین دلیل چمدانم را بستم و به کشورهای سنگاپور، تایلند و آمریکا سفر کردم.
در جلسات متعددی در سطوح مختلف، از جمله اجلاس تجربیات (experience) که مبتدی‌ترین سطح این اجلاس‌هاست تا پیشرفته‌ترین سطح آن اجلاس‌ها که در آناهایم کالیفرنیا برگزار می‌شود، همچنین در اجلاس TOP of the table که عالی‌ترین سطح این اجلاس‌هاست و در شهر ایندیاناولز کالیفرنیا برگزار می‌شود، حضور داشتم. جایی که افراد باتجربه‌ای از پنج قاره‌ جهان و سخنرانانی که نوابغ فروش بیمه‌های عمر بودند، گرد یكدیگر جمع شده بودند تا تجربیات خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. در کنار این سخنرانان، نوابغی نیز حضور داشتند که در نوع خود بی‌نظیر بودند. آن‌ها افرادی بودند که برای رسیدن به اهداف خود در زندگی، قله‌ای را تعریف کرده بودند و در راه رسیدن به آن قله با مشکلاتی مواجه شده و شکست‌هایی را نیز متحمل شده بودند تا در نهایت بر بلندای آن قرار گرفتند. مردان و زنانی که از سختی‌ها و شکست‌ها نهراسیدند و با اقتدار به اهداف از پیش تعیین‌شده‌ خود دست‌یافتند. در بین این افراد، فضانورد، قهرمانان المپیک و ورزشکارانی از رشته‌های مختلف ورزشی نیز حضور داشتند و تجربیات خود را در اختیار دیگران قرار می‌دادند.
در این بین آنچه ذهنم را بیش از هر چیز درگیر می‌کرد، این بود که ارتباط یک فضانورد و یا ورزشکار موفق یا معلولی که تا مرگ یک گام بیشتر فاصله نداشت، با بحث فروش بیمه‌ عمر چیست؟ پاسخ این پرسش را در کارگاه‌های تخصصی برایان تریسی، جک کنفیلد و دکتر جان دمارتینی یافتم.