چگونه نفوذ کنیم

وقتی کودکی خردسال بودید دلتان می‌خواست بزرگ که شدید چه‌کاره ‌شوید؟ آیا دلتان می‌خواست خواننده یا بازیگر مشهور تئاتر و سینما شوید؟ رئیس‌جمهور چطور؟ شاید دلتان می‌خواست قهرمان المپیک یا یکی از ثروتمندترین انسان‌های جهان ‌شوید. همه ما آرزوها و رؤیاهایی در سر داریم. بی‌شک شما به برخی از رؤیاهایتان دست یافته‌اید. اما بدون توجه به اینکه حالا چقدر موفق هستید، هنوز هم رؤیاها و آرزوهایی در سر دارید که منتظرند تحقق یابند. آرزوی ما این است که به شما کمک کنیم تا به رؤیاهایتان تحقق ببخشید. می‌خواهیم به شما کمک کنیم تا به حداکثر توانمندی‌های بالقوه خود برسید.

اجازه بدهید کارمان را با یک تجربه‌اندوزی شروع کنیم. به فهرست زیر نگاه کنید. فهرست شامل افرادی از گروه‌های بسیار متنوعی است، اما همه آن‌ها دارای یک وجه مشترک هستند. ببینید آیا متوجه این وجه مشترک می‌شوید یا نه.

•         جان گریشام
•         جرج گالوپ
•         رابرت لی
•         دنیسون رادمن
•         جیمز دابسون
•         دان رادر
•         مدونا
•         هایدئو نومو
•         ریچ دیووس
•         مادر ترزا
•         بت میرز
•         پابلو پیکاسو
•         آدولف هیتلر
•         تایگر وودز
•         آنتونی برناکورس
•         گلن لدروود
•         جان وسلی
•         آرنولد شوارتزینگر

آیا به جوایی رسیدید؟ وجه مشترک این اشخاص در چیست؟ مطمئناً شغل و حرفه‌ای مشترک ندارند. این اسامی را از میان سیاستمداران، دولتمردان، تجار بزرگ، قهرمانان المپیک، هنرمندان، دیکتاتورها و بازیگران سرشناس انتخاب کرده‌ایم. بعضی از آن‌ها مجرد و بعضی دیگر متأهل هستند. سعی کردیم هم زنان و هم مردان را در فهرست بگنجانیم. افراد فوق‌الذکر از گروه‌های قومی و ملیت‌های متفاوت انتخاب شده‌اند و سن و سالشان هم یکی نیست. بعضی از آن‌ها مشهورند و احتمالاً اسمشان را شنیده‌اید. اما هستند کسانی‌که با نامشان آشنا نیستید. دلیل این تفاوت چیست؟ وجه مشترک همه این اشخاص کدام است؟ جواب این است که همه کسانی‌که به آن‌ها اشاره کردیم صاحب نفوذ هستند.

هرکس نفوذی دارد

ما تقریباً این فهرست را برحسب اتفاق انتخاب کردیم. بعضی از آن‌ها مشهور هستند و بعضی دیگر افرادی معمولی. شما هم می‌توانید به‌آسانی کاری مشابه همین انجام دهید. ما این کار را کردیم تا به نکته‌ای برسیم: هر کسی می‌تواند در دیگران نفوذ داشته باشد. مهم نیست که شما کیستید یا شغلتان چیست و چه‌کار می‌کنید. کسی که رئیس‌جمهور است در صدها میلیون نفر نفوذ دارد. بازیگران و سرگرم‌کنندگانی مانند مدونا و آرنولد شوارتزینگر در فرهنگ مدرن ما نسلی را تحت نفوذ خود قرار می‌دهند. معلمی مانند گلن لدروود که معلم جان و صدها پسر دیگر در مدرسه کلیسا بوده، در زندگی شاگردانش و به‌طور غیرمستقیم در تمام کسانی‌که شاگردانش آن‌ها را بزرگ کردند، نفوذ داشته است.

اما لازم نیست که شغلی رده بالا داشته باشید تا بتوانید در دیگران نفوذ کنید. هر کاری که در میدان مسابقه، در مدرسه،‌ در کلیسا، در خانه و در محل کارتان کنید، در دیگران تأثیر می‌گذارد. رالف والدو امرسون گفت: «هر مردی برای کسی قهرمان است و به شخص هر چه بگوید ارزش افزوده دارد.»

اگر بخواهید موفق شوید یا در دنیایتان تأثیری مثبت بر جای بگذارید، باید بتوانید صاحب نفوذ باشید. بدون نفوذ موفقیتی وجود ندارد. برای نمونه، اگر فروشنده باشید و بخواهید بر فروش خود بیفزایید، باید بتوانید در مشتریانتان تأثیر بگذارید. اگر مدیر هستید موفقیت شما به این بستگی دارد که در کارکنانتان تأثیر بگذارید. اگر مربی ورزشی هستید، تنها با نفوذ در بازیکنانتان می‌توانید موفق و برنده شوید. اگر روحانی و واعظ هستید، تنها با نفوذ در کسانی که به صحبت‌های شما گوش می‌دهند می‌توانید موفق شوید. اگر می‌خواهید خانواده‌ای سالم و منسجم شکل دهید، باید بتوانید در افراد خانواده نفوذ داشته باشید. اگر بتوانید صاحب نفوذ باشید، سریع‌تر می‌توانید به خواسته‌هایتان برسید.

داستان جالب و سرگرم‌کننده درباره تأثیر نفوذ مربوط به رئیس‌جمهور کالوین کولیج است. او در کاخ سفید از میهمانی پذیرایی می‌کرد. میهمان شب را در کاخ سفید گذرانده بود و صبح با کولیج صبحانه می‌خورد. میهمان می‌خواست تأثیری قابل ملاحظه در رئیس‌جمهور بگذارد. کولیج مقداری از قهوه‌اش را در یک نعلبکی گود ریخت و قدری به آن شکر و خامه افزود. میهمان هم به تقلید از او مقداری از قهوه‌اش را در نعلبکی ریخت و به آن شکر و خامه اضافه کرد و بعد منتظر ماند تا ببیند رئیس‌جمهور چه می‌کند، اما وحشت‌زده متوجه شد که رئیس‌جمهور نعلبکی حاوی قهوه و شیر و خامه را روی زمین گذاشت تا گربه‌اش آن را بخورد. کسی نگفت که میهمان بعد از آن چه کرد.

نفوذ شما در همه به یک اندازه نیست

نفوذ چیز عجیبی است. گرچه ما تقریباً در همه کسانی که پیرامون ما هستند تأثیر می‌گذاریم، میزان تأثیرگذاری و نفوذ ما در همه به یک اندازه نیست. شما در درون خود می‌دانید که در چه اشخاصی نفوذ زیاد و در چه اشخاصی نفوذ کم دارید ـ وقتی اظهارنظر می‌کنید یا پیشنهاد می‌دهید، متوجه هستید که در چه کسانی تأثیر می‌گذارید و در چه کسانی کمتر تأثیر دارید. به عنوان مثال، چهار یا پنج نفری را که با آن‌ها کار می‌کنید در نظر بگیرید. آیا وقتی پیشنهادی به آن‌ها می‌دهید، آیا به یک شکل واکنش نشان می‌دهند؟ البته که جواب منفی است. بعضی‌ها عقیده یا پیشنهاد شما را به‌راحتی می‌پذیرند و بعضی دیگر نسبت به آن شک و تردید نشان می‌دهند. اما همان کسی که شک و تردید نشان می‌دهد اگر همین پیشنهاد را از رئیستان یا یکی دیگر از همکارانتان بشنود، ممکن است آن را با تمام وجود قبول کند.

وقتی خوب دقت کنید، می‌بینید که هرکس با توجه به نفوذی که دارد در دیگران تأثیر می‌گذارد. می‌توانید بفهمید در اشخاص حاضر در زندگی‌تان چقدر نفوذ دارید. اگر ازدواج کرده‌اید و دو فرزند دارید، ممکن است شما در یکی از فرزندانتان نفوذ داشته باشید و فرزند دیگرتان تحت تأثیر مادرش باشد.