عمر مفید

من در روستا و خانواده‌ای متوسط با پدر و مادری بی‌سواد متولد شده‌ام. تحصیلاتم تا سوم راهنمایی است که به علت فقر مالی نتوانستم ادامه تحصیل بدهم. برای کارکردن به شهر آمدم. ازآنجاکه به خوب زندگی‌ کردن علاقه داشتم، همیشه سعی می‌کردم مانند آدم‌هایی رفتار کنم که از لحاظ مادی، زندگی بهتر داشتند؛ دلیل هم این بود که کسانی که خانه‌های خوب دارند، ماشین‌های مدل بالا دارند، لباس‌های مرتب می‌پوشند، فارسی سلیس صحبت می‌کنند و... حتماً از من بهتر هستند. روحیه کنجکاو داشتم و تقریباً با همه اصناف و گروه‌های شغلی جامعه معاشرت و درباره زندگی‌شان تحقیق می‌کردم. سعی داشتم زندگی و اخلاق خود را با آنان تطبیق دهم. بعد از مدتی آنان را با جامعه کوچک روستای خودم مقایسه کردم و متوجه شدم تقریباً بیشتر افراد هر دو جامعه از نظر فکری در یک سطح هستند و فقط میزان پول و نوع شغل آنان است که شکل زندگی‌شان را از یکدیگر جدا کرده است؛ همان دغدغه‌ها و دیدگاه‌هایی را که اکثر مردم روستا در مورد خودشان، پولشان، خوراکشان، آینده‌شان، بچه‌هایشان، محیط‌زیستشان، آدم‌های اطرافشان، کارشان،‌ توانایی‌هایشان، داشته‌‌ها و نداشته‌‌هایشان دارند، اکثرمردم شهر نیز دارند.
متأسفانه این افراد بدون آنکه خودشان متوجه شوند، به برده‌هایی تبدیل شده‌اند که زندگی را مانند دیکته‌ای که برایشان می‌گویند، ادامه می‌دهند و همیشه می‌خواهند مثل دیگران زندگی کنند. کسی نمی‌خواهد خود توانایی‌ها و ضعف‌هایش را بشناسد و طبق آن‌ها زندگی کند و با کمال تأسف وقتی بیشتر دقت کنید، متوجه می‌شوید به خوش‌خط بودن تعصب دارند (یعنی هرچه بهتر مثل دیگران زندگی کردن) نه اینکه دیکته دیگران را ننویسند؛ سعی نمی‌کنند خودشان دیکته زندگی خود را بنویسند؛ یعنی با خلاقیت و تفکر خود زندگی، خانواده و آینده‌شان را تعیین کنند، زیرا مثل خود زندگی کردن احتیاج به مطالعه، خودآگاهی، اراده، صبر، استقامت و توانایی قبول مسئولیت دارد که متأسفانه بیشتر مردم به علت تنبلی، نه چیز دیگر، نمی‌خواهند قبول مسئولیت کنند یا آگاهی ندارند که می‌توانند خداگونه زندگی کنند و تمام صفات خداوند را داشته باشند؛ شاید هم نمی‌دانند تمام صفات خداوند را دارند و می‌توانند آن را در زندگی خود اجرا کنند تا از زندگی لذت ببرند.
این کتاب نتیجه سال‌ها مطالعه، تفکر و تجربیات شخصی من است و هدف از گردآوری آن این است که شما عزیزان با خواندنش یک انقلاب فرهنگی در وجودتان رخ دهد تا بتوانید از زیر بمباران امواج مسمومی رها شوید که از هر طرف و با هر ترفند، از سوی گرگان درنده و روباهان مکار و خوکان شهوت‌پرستِ آدم‌نما با هدف بهره‌کشی از شما به سویتان پرتاب می‌کنند.
با روح و جسم سالم به زندگی خود ادامه دهید که همان هدیه خداوند به شماست. متأسفانه وقتی به افراد جامعه نگاه می‌کردم‌، می‌دیدم لایه‌ای ضخیم از باورها و رسوم غلط روی افکار و باورهای منطقی و خداپسندانه اکثریت مردم را گرفته و نمی‌گذارد حقیقت را ببینند و آن‌قدر در باورهایشان ریشه دارند که حتی قشرهای تحصیل‌کرده ما هم گرفتارش می‌شوند و با آن زندگی می‌کنند؛ مثل قدرت جادو یا توّهمات پوچ و بی‌اثر. امید است با این کتاب بتوانم گامی در راه نابودی افکار فرسوده و ترویجِ خوب زندگی‌کردن بردارم.
در این کتاب، سعی کردم مطالب کلیدی را که در پیشبرد زندگی و موفقیت من خیلی مؤثر بودند کوتاه و مفید برای شما عزیزان یادآور شوم و آن را به همه فرزندان این مرز و بوم تقدیم کنم و امیدوارم شما نیز با الگو گرفتن از این تجربیات و تفکرها، نوعی انقلاب فرهنگی در باورهایتان ایجاد کنید و موفقیت را برای خودتان به ارمغان بیاورید‌ تا در زندگی راضی و خوشنود شوید.