زنان خوب به آسمان می روند و زنان بد به همه جا

زن جنس سر به راه، مهربان، انعطاف پذیر، فروتن و نجیبی است. چنین تصویری در ذهن همه بانوان وجود دارد. سر به راه بودن باید راهی به سوی کامیابی باشد، اما در واقع چنین نیست.
امروزه زنان نمی خواهند فقط سر به راه باشند. آگاهی زنان از خویشتن افزایش یافته است. با این حال، تناقض های فراوانی در ذهن زن امروزی نهفته است. می کوشد تا خود را ابراز کند، اما وجدانش ناراحت است. در بیرون خاموش اما در درون آکنده از کشمکش است.از سویی می خواهد محبوب همگان باشد و می کوشد همه را راضی نگه دارد، از سوی دیگر می داند که به این ترتیب دچار وابستگی می شود.
می خواهد ابراز وجود کند، اما قصد آزار هیچشخصرا ندارد، می خواهد به هدف اش دست یابد، اما میل ندارد دیگران را پشت سر بگذارد، می خواهد انتقاد کند، اما بد کـسی را نمی خواهد، می خواهد عقاید خود را بیان کند و دیگران را متقاعد گرداند، اما نمی خواهد اختیار اوضاع را در دست بگیرد، می خواهد اعتماد به نفس داشته باشد، اما کـسی را نترساند.
دودلی و تردید او را در حالـــت های ظریف جسمانی اش نمایان است. سری که اندکی خم شده، نگاهی شرمگین و پرسشگر و لبخندی مردد، گویی این پیام را مخابره می کند:«در عمق وجودم از خودم مطمئن نیستم به من بگویید چه کار کنم.»

فهرست مطالب

درباره ی نویسنده
 بخش اول: زن جنس سر به راه
 فصل اول: سر به راه، از گهواره تا گور
سازگاری – راهبردی با پیامدهای سنگین
 بخش دوم: فریب بزرگ
 فصل دوم: دانه های فکری روزمره
بهانه های کاذب
آیا خانم ها نمی دانند چه می خواهند؟
آیا خانم ها باید ملایم باشند؟
آیا خانم ها براستی ضعیف اند؟
آیا لازم است خانم ها همواره زیبا باشند؟
آیا خانم های قدرتمند لزوماً تنها می مانند؟
آیا خانم ها باید مادر باشند؟
آیا هر زنی نیاز به شوهر دارد؟
نمی توانم به تنهایی از خودم مواظبت کنم!؟
 فصل سوم: دامهای فکری شغلی
«پاداش خوش خدمتی داده خواهد شد»
«باید همان کاری را بکنم که از من انتظار می رود»
 فصل چهارم: هراس از قدرت
قدرت باعث تنهایی می شود!؟
آیا نباید عقاید خود را ابراز کرد!؟
رسیدن به هدف و گم کردن آن
آیا قدرتمند بودن به معنای بهره کشی از دیگران است؟!
آیا قدرت تباهی می آورد؟!
گریز از مسؤولیت
 فصل پنجم: برخورد از موضع قدرت
آیا حق داریم از روابط مان استفاده کنیم؟
آیا خانم ها باید کارگردان پشت صحنه باشند؟
آیا برای قدرتمند ماندن باید مدام جنگید؟
زنان سر به راه رقابت نمی کنند!
آیا نام و نشان پوچ است؟
آیا نباید خطر کرد؟!
آیا قدرت ضد محبوبیت است؟!
آنشخصکه فروتنی کند، سرافراز خواهد شد!؟
آیا رؤسای مؤنث نیز باید خدمتگزار باشند؟!
 فصل ششم: راهبردها
قدر خود را بدانید!
موفقیت های خوب را به رسمیت بشناسید!
نیازهای خود را در نظر داشته باشید!
از دادن تکلیف به دیگران پرهیز نکنید!
«نه» گفتن را بیاموزید!
 فصل هفتم: پیشگویی پیش آورنده
درماندگی اکتسابی
این گونه ام، وباید این گونه بمانم
افسردگی به عنوان واکنشی در قبال درماندگی
 فصل هشتم: لبخندی از سر ناتوانی
زبان تن و زیر دست بودن
خانم ها اغلب این گونه می نشینند
زن نامرئی
در چشمانم نگاه کن، کوچولو!
به من بگو آیا رفتارم درست است؟!
طرز لباس پوشیدن
کلام حقارت آمیز
حذف
فقدان تاکید
عقب نشینی
مدت حرف زدن
«بیست سؤالی»!؟
تجاهل زنانه
 بخش سوم: لبخند جاوید
 فصل نهم: لبخند یا خیانت به خویشتن؟
چرا خانم ها در این دام می افتند؟
چرا خانم ها اغلب مطیعانه لبخند می زنند؟
طرز فکر مونالیزا
آیا هم اینک درون دام هستیم؟
راه غلط بیرون آمدن از دام مونالیزا
 فصل دهم: دام های ارتباطی
دام ملاحظه
ملاحظه به هر قیمتی؟
دام خدمت
موارد روزمره
موارد خاص
دام فداکاری
فدا کردن خویش برای دیگری؟
اشکال معتدل فداکاری
دام فروتنی
فروتنی کاذب
دام همدردی
پیامدهای فاجعه آمیز
 فصل یازدهم: زن رام شده
نیاز به همراه
خانم ها راه یکدیگر را سد می کنند
رفتارهای فرودستانه ی خود را چگونه بشناسیم؟
خانم های سازشکار
انهدام ناخودآگاه شخصیت
فواید کوتاه مدت فرودستی
به بند کشیدن خود
ریشه های اولیه
فایده ی فریب آمیز پیشداوری ها
اشکال فرودستی
خانم ها خود را وابسته می سازند
 فصل دوازدهم: کناره گیری زنانه
کناره گیری از اعتراض
کناره گیری از عقلانیت
کناره گیری از ابراز خویشتن
کناره گیری از هنجارهای شخصی
کناره گیری از استقلال مالی
کناره گیری از تحصیلات
کناره گیری از موفقیت شغلی
«در خود فرو رفتگی» زنانه
 بخش چهارم: دختران خوب و دختران بد
 فصل سیزدهم: دختران خوب به آسمان می روند