فرصت پدر در آن روز عاشورا و تولد من، به كوتاهي قامت نوزاديام بود. البته، حالا هم كه بزرگ شدهام، قامتم به اندازهي يك داستان كوتاه است.
تمام کتابهای انتشارات نسل نواندیش با کیفیت بالا تولید میشود و در بستهبندی مقوایی در میان حباب پلاستیکی ارسال میشود تا هیچنوع آسیبی به محصول نرسد. در صورتی که کتاب تهیه شده توسط شما از وبسایت یا کتابفروشیهای سراسر کشور دچار مشکل صفحهآرایی هستند لطفا جهت تعویض با شماره ۰۲۱۸۸۹۴۲۲۴۷ تماس بگیرید.
من فرزند ششم خانواده بودم.
شكوهِ كوهِ سبلان بود و پژواك فرياد يك زن.
زن درد ميكشيد. كوه هم درد ميكشيد. سبلان، فرياد و افغانِ بسيار شنيده بود و هر آوايي، در پژواك صخرههايش ترجمه ميشد.
اما آن فرياد، فرياد زايش بود و تولد، و چه شروع مباركي بود براي من، كه اولين پنجرهي حنجرهام، رو به وسعت بيواژهي سبلان گشوده شد.
مادرم درد ميكشيد تا دنيا را به من هديه دهد و داد… من به دنيا آمدم.
اولين گريهام، در پيشگاه سربلندي سبلان بود. پيام آن اولين گريه چه ميتوانست باشد جز اينكه بايد صخرهنورد قامت زندگي شوم؟!
مشخصات
- کد کتاب
- 70044
- شابک
- 9789642364084
- نام کتاب
- من همیشه تو بودم
- نویسنده (ها)
- قاسم امیری
- موضوع کتاب
- داستان و رمان
- قطع
- رقعی
- صفحات
- 176
- تاریخ چاپ
- سال 1394
- نوبت چاپ
- چاپ اول