زبان دوم و تفکر

همواره تاريخ يادگيري و آموزش زبان با چالش‌‌‌‌‌‌‌‌ها و سؤالاتي مواجه بوده است. با پيشرفت فناوري و علم، تلاش افراد براي ارائة روش‌‌‌‌هاي نوين آموزش زبان نيز افزايش يافته است. زبان‌‌‌‌آموزان همواره خواهان بهترين و مؤثرترين شيوة يادگيري زبان بوده‌‌‌‌اند. بسياري از افراد ترجيح مي‌‌‌‌دهند زبان را در مؤسسات آموزش خصوصي یاد بگیرند و هزينه‌‌‌‌هاي زيادي نیز براي يادگيري زبان صرف مي‌‌‌‌شود، اما بازده‌‌‌‌ مورد انتظار حاصل نمي‌‌‌‌شود. در نتیجه اين سؤال مطرح می‌شود که کدام روش آموزشي در يادگيري زبان مؤثرتر خواهد بود و مي‌‌‌‌تواند افراد را در رسیدن به مقصدشان یاری رساند.

در اين کتاب بر آن بوده‌‌‌‌ايم تا با جمع‌‌‌‌آوري تجربيات شخصي خود و بررسي پيشينة پژوهشي مبتني بر ارتباط مستقيم تفکر و زبان باهم و همچنین توجه به سبک‌‌‌‌هاي تفکر افراد، راهبردهايي را در آموزش زبان بیان کنيم که به تقويت زبان و تفکر کمک مي‌‌‌‌کند.

در آغاز اين فصل به‌‌‌‌اختصار به زبان و مراحل رشد زباني و نظريات مختلف دربارة این مراحل خواهیم پرداخت. همچنین علاوه بر پرداختن به نظريات کلي زبان، نظرياتي در زمينة اکتساب زبان دوم نيز بیان خواهیم کرد. در فصل دوم، مراکز زباني مغز و تغييراتي را توضيح خواهیم داد که با توجه به آموزش زبان دوم در مغز ايجاد مي‌‌‌‌شود. در فصل سوم، رابطة تفکر و زبان را بررسي خواهیم کرد. در اين فصل سعي بر این است که با تأکيد بر تأثير مستقيم زبان دوم بر مهارت‌‌‌‌هاي تفکري، به‌‌‌‌صورت مجزا به هريک از مهارت‌‌‌‌هاي تفکر بپردازيم. در فصل چهارم هوش و انواع آن را مورد بررسی قرار داده‌ایم. فصل پنجم سبک‌‌‌‌هاي تفکر و انواع آن بیان خواهد شد تا از اين طريق، سبک‌‌‌‌هاي غالب فکري افراد شناسايي شود. فصل ششم، تکنيک‌‌‌‌هاي تقويت تفکر در زبان‌‌‌‌آموزان را بررسي خواهد کرد و با تأکيد بر آموزش مهارت‌‌‌‌هاي تفکر، مراحل يادگيري زبان دوم معرفي خواهد شد. علاوه‌برآن، تکنيک‌‌‌‌هايي که زبان‌‌‌‌آموزي را آسان‌تر مي‌‌‌‌کنند، با تأکيد بر مهارت‌‌‌‌هاي تفکر بررسي مي‌‌‌‌شوند و درنهایت به‌‌‌‌صورت مستقيم، به تکنيک‌‌‌‌هاي تقويت تفکر با استفاده از آموزش زبان اشاره خواهد شد.