جان مکسول به شما می‌آموزد چگونه دست به انتخاب‌هایی بزنید که شما را به موفقیت می‌رساند
تمام کتاب‌های انتشارات نسل نواندیش با کیفیت بالا تولید می‌شود و در بسته‌بندی مقوایی در میان حباب پلاستیکی ارسال می‌شود تا هیچ‌نوع آسیبی به محصول نرسد. در صورتی که کتاب تهیه شده توسط شما از وبسایت یا کتاب‌فروشی‌های سراسر کشور دچار مشکل صفحه‌آرایی هستند لطفا جهت تعویض با شماره ۰۲۱۸۸۹۴۲۲۴۷ تماس بگیرید.
به انتخاب‌هایی دست بزنید که موفقیت به‌همراه دارند
موفقیت از کجا ناشی می‌شود؟ ادوارد پایرون، شاعر و نمایشنامه‌نویس فرانسوی، می‌گوید: «موفق باشید و همیشه ابلهانی وجود دارند که بگویند استعداد دارید». وقتی افراد به چیزهای بزرگ دست پیدا می‌کنند، دیگران داشتن همه چیز را تنها به استعداد ربط می‌دهند، اما این شیوه‌ای اشتباه و گمراه‌کننده در نگاه به موفقیت است. اگر تنها استعداد کافی بود، پس چرا من و شما افراد بسیار بااستعدادی را می‌شناسیم که موفقیت‌های بزرگی ندارند؟
هرگز استعداد به‌تنهایی کافی نیست. پیتر داکر، پدر مدیریت مدرن، می‌گوید: «به نظر می‌رسد که بین مؤثر بودن یک نفر با هوش، خیال‌پردازی و دانش او، ارتباط ضعیفی وجود دارد ... هوش، قدرت تخیل و دانش، عناصری ضروری و اساسی هستند، اما تنها اثربخشی آن‌ها را به نتیجه می‌رساند، وگرنه آن‌ها به‌خودی‌خود یک‌سری محدودیت‌ها ایجاد می‌کنند». اگر استعداد به‌تنهایی کافی بود، درآن‌صورت مؤثرترین و اثربخش‌ترین افراد، همواره بااستعدادترین‌ها بودند، اما اغلب این‌طور نیست. به این نمونه‌ها توجه کنید:
• بیش از پنجاه درصد از مدیرعامل‌های شرکت‌های فورچون 500 ، در دانشگاه معدل بالایی نداشتند.
• شصت‌وپنج درصد سناتورهای امریکایی در دبیرستان شاگرد تنبل بوده‌اند.
• هفتادوپنج درصد رئیس‌جمهوران امریکا در مدرسه جزء شاگردان ضعیف بوده‌اند.
• بیش از پنجاه درصد کارآفرینان میلیاردر، تحصیلات خود در دانشگاه را به پایان نرسانده‌اند.
به‌وضوح می‌بینید که استعداد همه چیز نیست. پس چه چیز این تفاوت را ایجاد می‌کند؟
آیا آنچه باعث موفقیت می‌شود را دارید؟
پس چه چیز باعث موفقیت می‌شود؟ آیا هرکسی می‌تواند موفق شود؟ و درکل نقش استعداد در این میان چیست؟ چیزهایی را که باور دارم را در اینجا آورده‌ام:
1. همه استعداد دارند.
انسان‌ها برابرند، اما همه از موهبت‌های یکسان برخوردار نیستند. به نظر می‌رسد برخی افراد از موهبت‌های زیادی برخوردارند. بیشتر ما توانایی‌های کمتری داریم، اما این را بدانید که همة ما چیزی داریم که بتوانیم خیلی خوب انجامش دهیم.
مارکوس باکینگهام و دونالد کلیفتون در کتابشان با نام اکنون نقاط‌قوت خود را کشف کنید، بیان می‌کنند که هرکسی می‌تواند کاری را بهتر از ده‌هزار نفر دیگر انجام دهد و این ادعایشان را با پژوهش‌های جامعی که انجام داده‌اند، ثابت می‌کنند. آن‌ها این محدوده را قلمرو قدرت می‌نامند و همه را تشویق می‌کنند که قلمرو قدرت خود را پیدا کنند و از آن بیشترین بهره را ببرند. اینکه چطور از توانمندی‌هایتان آگاهی پیدا کنید، چه برداشتی نسبت‌به خودتان داشته باشید، یا اینکه پیش‌تر به موفقیت‌هایی دست پیدا کرده‌اید یا نه، مهم نیست. شما همانی هستید که هستید و استعداد دارید؛ استعدادی که می‌توانید آن را پرورش دهید.
2. استعدادی که دارید را پرورش دهید، نه چیزی را که می‌خواهید.
اگر از شما بپرسم چه کسی می‌تواند موفق‌تر باشد، کسی که فقط به استعدادش متکی است یا کسی که استعدادش را می‌شناسد و آن را پرورش می‌دهد، جواب کاملاً واضح است. اکنون از شما این سؤال را می‌پرسم: چرا بسیاری از مردم بیشتر وقتشان را صرف تقویت نقاط‌ضعفشان می‌کنند؟
یکی از چیزهایی که من در کنفرانس‌هایم به مردم آموزش می‌دهم، این است که از آن‌ها می‌خواهم کار روی نقاط‌ضعفشان را متوقف کنند و روی نقاط‌قوتشان کار کنند (منظورم توانمندی‌هاست، نه طرز برخوردها و موارد شخصیتی که باید اصلاح شوند). مشاهدات من نشان می‌دهد که افراد می‌توانند توانمندی‌شان را در یک مورد ویژه فقط تا دو امتیاز (در مقیاس یک تا ده) افزایش دهند.
برای مثال، اگر استعداد ذاتی شما در یک مورد 4 باشد می‌توانید، با سخت‌کوشی آن را به 6 برسانید؛ به‌عبارت‌دیگر، شما می‌توانید از حد متوسط پایین به حد متوسط بالا برسید، اما اگر جایی را پیدا کنید که در آن امتیازتان هفت است، به‌طور بالقوه می‌توانید به امتیاز نُه برسید، یا شاید ده، به‌شرطی‌که بزرگ‌ترین نقطه‌قوتتان باشد و در این مورد سخت کار کنید! این کار باعث می‌شود که استعدادتان از 1 نفر در ده‌هزار نفر به یک نفر در صدهزار نفر برسد، تنها به‌شرطی‌که کارهای دیگری را که لازم است استعداد شما را به حداکثر برساند انجام دهید.
3. هرکسی می‌تواند انتخاب‌هایی داشته باشد که ارزش استعداد را بالا ببرد.
پس اگر باید روی پرورش بهترین استعدادهایتان کار کنید و نه روی نقاط‌ضعفتان، کجا باید انرژی‌تان را صرف کنید؟ روی انتخابهایتان. انتخابی که می‌کنید ــ جدا از استعداد ذاتی‌ای که پیش‌تر داشته‌اید ــ شما را از دیگرانی که فقط استعداد دارند، متمایز می‌کند. ویلیام جنینگز برایان، سخنران، وکیل‌مدافع و رهبر سیاسی، می‌گوید: «سرنوشت، شانس نیست، یک انتخاب است. چیزی نیست که باید منتظرش بود، چیزی است که باید به آن رسید.»
موفقیت، انتخاب شماست. اگر خودتان را متعهد کنید که انتخاب‌های درست داشته باشید، می‌توانید به موفقیت دست یابید. من چهارده انتخاب کلیدی کشف کرده‌ام که می‌تواند دگرگون‌کننده باشد.
• به انتخاب‌هایی دست بزنید که موفقیت به‌همراه دارند.
• به خودتان باور داشته باشید.
• اشتیاقتان را شعله‌ور کنید.
• اقدام کنید (دست‌به‌کار شوید).
• انرژی‌تان را متمرکز کنید.
• ارزش‌هایتان را تعیین کنید.
• تمرین کنید.
• پشتکار داشته باشید.
• شجاعت داشته باشید.
• آموزش‌پذیرتر شوید.
• نقاط‌قوتتان را تقویت کنید و پرورش دهید.
• روابط خوب برقرار کنید.
• مسئولیت‌پذیر باشید.
• یاد بگیرید کار تیمی انجام دهید.
تصمیم بگیرید این‌طور باشید، آن‌وقت به فرد موفقی که همیشه آرزو داشته‌اید تبدیل می‌شوید.
شما می‌توانید!
من باور دارم ایده‌هایی که در این کتاب هست، می‌تواند به شما کمک کند. زندگی آمیزه‌ای از انتخاب‌هاست و هر انتخابی که می‌کنید، شما را می‌سازد. چه شغلی را انتخاب می‌کنید؟ با چه کسی ازدواج می‌کنید؟ تا چه اندازه در تحصیل پیش می‌روید؟ با امروزتان چه‌کار می‌کنید؟ اما مهم‌ترین چیزی که انتخاب می‌کنید، این است که می‌خواهید چه کسی باشید! زندگی فقط دست خوب داشتن و خوب بازی کردن نیست که به کارت‌های بازی بستگی داشته باشد و شما به کارت‌ها امید داشته باشید. بازی ورق با چیزی شروع می‌شود که به شما بستگی ندارد. استعداد خدادادی است. زندگی کار بزرگ دستی است که با آن روبه‌رو هستید. انتخاب‌های شما این بازی را تعیین می‌کند.
مشخصات
لطفا ابتدا وارد شوید.
ورود به سیستمیک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتم‌های محبوب ایجاد کنید.
ورود به سیستمیک حساب کاربری رایگان برای استفاده از لیست علاقه مندی ها ایجاد کنید.
ورود به سیستم
