بهشت خدا

مقدمه

یادآوری مهم!

احساس کردم وظیفه دارم نکته‌ای مهم را دربارة این کتاب یادآوری کنم زیرا من به‌منزلة نویسنده‌ای شناخته می‌شوم که داستان‌هایی موفقیتی می‌نویسم و این کتاب در واقع داستانی موفقیتی به‌شمار نمی‌آید. این کتاب با کتاب‌های دیگرم تفاوتی بنیادی دارد. داستان این کتاب در واقع داستانی معنوی است که از ایمان و اعتقادم ریشه می‌گیرد. این داستان در اصل هر گونه ترس، اضطراب و تنشی همه‌گیر و روزافزون را نشانه‌گیری می‌کند که امروزه بر وجود و زندگی میلیون‌ها تن از انسان‌ها در سراسر جهان سایه افکنده است. من با عده‌ای بسیار از مدیران، صاحبان کسب و کارهای بزرگ و کوچک، اعضای تیم‌های ورزشی و ورزشکاران حرفه‌ای کار کرده‌ام. به‌علاوه، به انسان‌هایی بسیار مشاوره داده یا با انسان‌هایی گفت‌وگویی صمیمانه داشته‌ام که به ترس، تنش و اضطراب دچار بوده‌اند. همچنین، در همایش‌هایی فراوان برای دانشجویان و دانش‌آموزان دبیرستانی سخنرانی کرده‌ام. در ضمن، با بسیاری از انسان‌هایی حرف زده و تشویقشان کرده‌ام که در طی چند سال گذشته دستشان را برای یاری‌گرفتن از من به‌سویم دراز کرده‌اند. من همة اصول و مفاهیم مطرح‌شده در این کتاب را برای آنان مطرح کرده و شاهد بوده‌ام که این اصول و مفاهیم به آنان کمک می‌کند تا کشمکش‌های ذهنی‌شان را بهتر درک کنند و بتوانند بر آن‌ها تسلط یابند.

با وجود همة این مطالب و حتی با در نظر گرفتن این حقیقت که بسیاری از مشاوران، روانشناسان ورزشی و کارشناسان سلامت روان، کتاب‌های مرا خوانده و به دیگران معرفی کرده‌اند؛ می‌خواهم بدانید که من هرگز خودم را کارشناس سلامت روان نمی‌دانم. به‌علاوه، با وجود این‌که عده‌ای بسیار از خوانندگان کتاب‌هایم می‌گویند خواندن این کتاب‌ها در بهبود سلامت روان آنان تأثیری سازنده داشته است؛ می‌خواهم این حقیقت را به شما یادآوری کنم: خواندن این کتاب را نمی‌توانید با رفتن نزد یک مشاور و کمک گرفتن از او در سطحی حرفه‌ای برای غلبه‌کردن بر ترس، تنش و اضطراب شدید و اختلال‌گونة خودتان جایگزین کنید. من به نقش‌آفرینی و تلاش مشاوران و کارشناسان سلامت روان در زمینة رسیدگی‌کردن به مسایل مراجعه‌کنندگانشان ارج می‌نهم. آنان به‌‌خوبی می‌توانند به مراجعه‌کنندگانشان کمک کنند تا چالش‌های مربوط به سلامت روانشان را به‌خوبی مدیریت کنند و بر آن‌ها تسلط یابند.

هدف من از نوشتن چنین کتابی این است که به انسان‌ها کمک کنم تا کشمکش‌های ذهنی خودشان را از چشم‌اندازی معنوی درک کنند. ”روان“ در واژه با روح و جان انسان برابری می‌کند. در بسیاری از موقعیت‌ها ذهن ما به اصلاح و بازآفرینی نیاز ندارد. در این‌گونه موقعیت‌ها، روح و روان ما باید شفا یابد. من هم در زندگی‌ام به افسردگی و اضطراب دچار بوده‌ام. در چنین وضعیتی، وقتی روح و ذهنم را با مراقبه، دعا و حقایقی معنوی تقویت می‌کردم؛ به شفا، شادی و آرامشی بیشتر می‌رسیدم. بخشی مهم از فرایند شفایابی من به سخنرانی‌های اروین مک‌مانوس مربوط می‌شود که معنویت را در 35سالگی‌ام به زندگی‌ام هدیه کرد. اروین به من کمک کرد تا پی ببرم انسان با راهکارهای بشری نمی‌تواند در کشمکشی روحی و معنوی پیروز شود. انسان برای پیروزشدن در این زمینه باید از قدرت، حقیقت و نیرویی برتر کمک بگیرد. برنامة دوازده قدم معتادان گمنام نیز بر همین مبنا شکل گرفته است. به‌علاوه، به همین دلیل، در هر یک از این دوازده قدم از نیروی برتر و متعالی‌تر کمک می‌گیریم.

چند سال قبل، درحالی‌که قبل از سخنرانی‌ام برای گروهی از مدیران در خیابان‌های مرکزی شیکاگو قدم می‌زدم؛ پنج عامل بنیادین به ذهنم رسید که آن‌ها را در این کتاب برای شما مطرح می‌کنم. این ماجرا همچون دانلودشدن یک نرم‌افزار در ذهنم اتفاق افتاد و من بی‌درنگ آن‌ها را در گوشی‌ام تایپ کردم. در آن لحظه، آشکارا کشمکشی را دیدم که هر روز با آن روبه‌رو هستیم. به‌علاوه، برنامة پیروزشدن در این کشمکش را نیز در ذهنم مشاهده کردم و می‌دانستم باید این کتاب را بنویسم تا به انسان‌هایی بیشتر کمک کنم بر ترس، تنش و اضطرابشان غلبه کنند و تسلط یابند.

آیا این کتاب به‌راستی یگانه راه موجود را برای جلوگیری‌کردن از همه‌گیری ترس، تنش و اضطراب مطرح می‌کند؟ بی‌گمان چنین نیست. هر چه بیشتر دربارة میکروبیوم (باکتری‌های درون روده) بیاموزیم؛ بیشتر پی می‌بریم تغذیه و سلامت دستگاه گوارش ما چگونه بر سلامت روانمان تأثیر می‌گذارد. در طی سال‌ها، پژوهش‌هایی بسیار نشان داده‌اند خواب و ورزش در واقع دو عامل مهم هستند که در خلق و خوی انسان و چگونگی نگرشش تأثیر می‌گذارند. پژوهش‌های جدید نیز به ما کمک می‌کنند تا درک کنیم که تنهایی، انزوا و فناوری تا چه‌اندازه در سلامت روانمان تأثیرگذار هستند. عوامل مؤثر فراوان وجود دارند که بر چگونگی اندیشه و احساس روزانة ما اثر می‌گذارند. در نتیجه، ما به رویکرد و شیوه‌ای فراگیر و همه‌جانبه نیاز داریم که ذهن، جسم و روان انسان را در بر ‌گیرد. به‌این‌ترتیب، می‌توانیم به انسان‌هایی کمک کنیم که به ترس، تنش و اضطراب بیماری‌گونه دچار هستند.

امیدوار هستم این کتاب به‌راستی چشم‌انداز و گونه‌ای ساختار مؤثر را در اختیار انسان‌ها قرار دهد که بخشی از راه‌حل مشکل دنیای امروز به‌شمار آید. شاید با بعضی مسایل معنوی و اعتقادی چندان موافق نباشید که ماجرای این کتاب از آن‌ها ریشه می‌گیرد یا شاید آن‌ها را به‌گونه‌ای دیگر شنیده‌اید یا باور دارید؛ اما من مطمئن هستم پنج عامل بنیادین و راهکارهای کاربردی مطرح‌شده در این کتاب برای شما مؤثر و سازنده خواهند بود. شاید خودتان به ترس، تنش و اضطراب دچار هستید، شاید یکی از اعضای خانوادة عزیزتان با این مشکل دست‌به‌گریبان است. شاید کارشناس سلامت روان هستید و مراجعه‌کنندگانی دارید که چنین مشکلی دارند. در هر صورت، اگر هر یک از اندیشه‌های مطرح‌شده در این کتاب برای شما، عزیزانتان یا مراجعه‌کنندگان نازنینتان مفید و مؤثر باشد؛ پس، باور دارم خواندن این کتاب به‌راستی به زحمتش می‌ارزد.

با در نظر گرفتن این مقدمه، بهتر است در باغی بهشتی قدم بزنیم و الگویی معنوی را به‌همراه راهکارهایی کاربردی برای غلبه‌کردن بر ترس، تنش و اضطراب بشری بیاموزیم. امیدوار هستم داستان این کتاب به‌معنای‌واقعی وجودتان را از ایمان، عشق و امیدی بیشتر و بیشتر لبریز کند تا بتوانید با آرامش و شادی بیشتر به زندگی‌تان ادامه دهید.

خداوند به شما برکت دهد

جان