نمیدانم اگر سراسر روز بهجای اینکه خودمان را تحقیر کنیم و با افکار منفی سروکله بزنیم، چه اتفاقی میافتاد اگر تمام مدت فکر میکردیم من یک شاهکارم. من بهطرزی شگفتآور خلق شدم. من با استعدادم. من اصیل هستم. تمام نیازهایم فراهم شده است. دشمن نمیخواهد درباره خود احساسی خوشایند داشته باشی.
تمام کتابهای انتشارات نسل نواندیش با کیفیت بالا تولید میشود و در بستهبندی مقوایی در میان حباب پلاستیکی ارسال میشود تا هیچنوع آسیبی به محصول نرسد. در صورتی که کتاب تهیه شده توسط شما از وبسایت یا کتابفروشیهای سراسر کشور دچار مشکل صفحهآرایی هستند لطفا جهت تعویض با شماره ۰۲۱۸۸۹۴۲۲۴۷ تماس بگیرید.
قدرتِ«من هستم»
لیسی زنی جوان و زیبا بود که به نظر میرسید دنیا به کام او میچرخد. باهوش و جذاب بود و خانوادهای دوستداشتنی داشت. وقتی پس از سخنرانی یکدیگر را در راهرو ملاقات کردیم، برخوردی دوستانه و شخصیتی دلنشین داشت. فکر میکردم اگر فقط یک نفر خوشحال باشد، همین لیسی است. اما بهسرعت فهمیدم همه چیز برخلاف تصوراتم است. او برایم تعریف کرد که چقدر ناراضی است؛ تنها بود و فکر میکرد همکارانش از او باهوشترند. چنین جملاتی به کار میبرد: «من حوصلهسربرم. من بدشانسم. من کندذهنم. من همیشه خستهام.»
پس از پنج دقیقه گوش دادن به لیسی، دقیقاً متوجه شدم چه چیزی او را عقب نگه میدارد. «من ... هستم»هایی که به زبان میآورد. آنچه میان این دو واژه ساده مینشیند، نحوه زندگی تو را تعیین میکند. «من سعادتمندم. من نیرومندم. من سالمم.» یا «من تنبلم. من حوصلهسربرم. من یک مادر شلختهام». «من هستم»هایی که از دهان تو بیرون میآید، موفقیت یا شکستت را رقم میزنند.
قدرت «من هستم» سراسر روز مشغول کار است. اشتباه میکنیم و از دهانمان میپرد: «من چقدر دستوپاچلفتی هستم.» به آینه نگاه میکنیم، سرمان را تکان میدهیم و میگوییم: «من چقدر پیرم.» کسی را میبینیم که گمان میکنیم از ما باهوشتر است و زیر لب میگوییم: «من چقدر معمولیام.» پشت ترافیک گیر میکنیم و غر میزنیم: «من چقدر بدشانسم.» اکثر اوقات سلاح نیرومند «من هستم» را بهسوی خود نشانه میگیریم و نمیدانیم چگونه بر آیندهمان اثر میگذارد.
قاعده این است: هر واژهای که میان «من ... هستم» بنشیند، سرانجام در زندگیات محقق خواهد شد. وقتی میگویی من خیلی دستوپاچلفتی هستم دستوپاچلفتی بودن به سراغت میآید. من خیلی پیرم، چینوچروکها دنبال تو میگردند. من بیشازحد چاق هستم، کالریها دنبالت میآیند. انگار آنها را دعوت میکنی. تو برای هرچه بین «من ... هستم» بیاید، دعوتنامه مینویسی، در را میگشایی و اجازه میدهی تا در زندگیات محقق شود.
باید دعوتنامههای جدیدی ارسال کنی. صبح از خواب بیدار شو و خوبیها را به زندگیات فرا بخوان. «من سعادتمندم. من قوی هستم. من بااستعدادم. من عاقلم. من منظم هستم. من تمرکز دارم. من کامیابم.» وقتی اینگونه حرف بزنی، استعداد از خداوند متعال فرمان میگیرد: برو و آن شخص را پیدا کن. از همان لحظه سلامت، قدرت، توانگری و نظم در مسیرت قرار میگیرند.خوشبختانه خودت انتخاب میکنی چه کلماتی بین من و هستم قرار بگیرند. وقتی سراسر روز بگویی من سعادتمندم، سعادت به جستوجوی تو میآید، من بااستعدادم، استعداد به دنبالت میگردد. شاید چنین حسی نداشته باشی، اما وقتی بگویی من سلامت هستم، سلامتی از همان لحظه سر راهت میآید، با گفتن من قوی هستم، قدرت رد پایت را دنبال میکند. تو این مفاهیم را به زندگیات دعوت میکنی. به همین خاطر باید مراقب واژگانی باشی که میان «من ... هستم» قرار میگیرند. هیچوقت نگو «من خیلی بدشانسم. هیچوقت موفق نمیشوم.» با این کار ناامیدی را دعوت میکنی. با «من خیلی شکسته شدهام. خیلی بدهکارم» تقلا کردن را دعوت میکنی و برای کمبود دعوتنامه میفرستی.
اما چند نفر از ما صبح که از خواب بیدار میشویم، به آینه نگاه میکنیم و میگوییم: «من خیلی پیرم. خیلی چینوچروک دارم. خیلی از ریخت افتادهام.» با این کار پیری و خستگی مداوم را دعوت میکنی. به همه ما لطفی کن و دیگر آنها را دعوت نکن. جرئت داشته باش و بگو: «من جوانم. سرشار از انرژیام. پرطراوتم. میدرخشم. سرشار از حس تازگیام. من باهیبت و اعجابانگیز خلق شدهام.» این یکی از بهترین داروهای جلوگیری از پیری است که میتوانی پیدا کنی و هیچ خرجی برایت ندارد!
تو یک شاهکار حیرتانگیز و شگفتآوری
بعضی از مردم هیچگاه نگفتهاند «من زیبا هستم. من جذابم.» آنها معمولاً بر عیبها و کاستیهای خود تمرکز کردهاند و آرزو میکنند که کاش این چیز بیشتر و آن چیز کمتر بود. وقتی میگویی «من زیبا هستم»، زیبایی به دنبالت میگردد. جوانی سراغت را میگیرد. طراوت به جستوجویت میآید. هیچ کسی نمیتواند این کار را برای تو انجام دهد! این جمله از دهان خودت بیرون میآید.
خانمها، دیگر به همسر خود نگویید که چقدر خستهکنندهاید. هیچوقت نباید خودتان را دستکم بگیرید، بهویژه در برابر همسرتان این کار را نکنید. شما پاداش او هستید. برای او زیباترین زن جهان به شمار میروید. چرا باید حرف دیگری بزنید؟ آخرین چیزی که میخواهد بشنود این است که از نظر خودتان چقدر نازیبا بهنظر میرسید. این افکار منفی را به ذهنش نیندازید. اگر خودتان را بیاعتبار کنید، هیچ نفعی برای او و شما ندارد. اگر مدام به او بگویید چقدر زشت هستید، ممکن است روزی باور کند.
خرامان و مطمئن گام برمیداری و شیوهات این است «پیش برو، دختر!». زیبایی به این نیست که چقدر لاغر، رعنا یا بینقص به نظر میرسی. زیبایی این است که همان مخلوق بااعتمادبهنفس خداوند باشی. اگر لاغر هستی، عالی است. اگر فربه هستی، عالی است. از آنچه داری استفاده کن و بیشترین بهره را ببر.اما هنگامیکه میگویی «من زیبا هستم»، نهتنها زیبایی، جوانی و طراوت از همان لحظه به دنبالت میآیند، بلکه روح تو نیز از درون، جان میگیرد. تصویر ذهنیات بهبود مییابد و با خودت مانند یک ملکه رفتار میکنی. در سراسر روز حس نمیکنی کمبود داری یا فرودست هستی.
خداوند بنا به دلیلی تو را اینگونه آفریده است. او این چهره، قامت، رنگ پوست، بینی و شخصیت را به تو بخشیده است. هیچچیز درباره تو تصادفی نیست. از تو غافل نشده است. تو را از قلم نینداخته است. خداوند تو را شاهکار خویش مینامد. به جای اینکه فکر کنی فرودست، خستهکننده، بسیار بلند یا بسیار کوتاهی و چیزی کم یا زیاد داری، جسارت داشته باش تا صبح از خواب برخیزی و اینگونه بگویی: «من شاهکارم. من از روح الهی آفریده شدهام.»
داوود نبی در قسمت 139 مزامیر میگوید: «خداوندا تو را سپاس میگویم که من را اعجابانگیز خلق کردهای.کارهایت حیرتآورند.» به «من ... هستم» داوود توجه کن. او نه از سر غرور، بلکه برای تسبیح پروردگار میگفت «من حیرتآورم. من شگفتانگیزم. من شاهکارم.» این سخنان با طبیعت انسان تضاد دارد. اکثر ما فکر میکنیم هیچ موضوع شگفتانگیزی درباره من وجود ندارد. اصلاً حیرتآور نیستم. فقط یک آدم معمولی هستم. اما نکته این است که تو اصلاً معمولی نیستی. هیچکس اثر انگشت تو را ندارد. نسخه دیگری از تو وجود ندارد. حتی اگر خواهر یا برادر دوقلو داشته باشی که دقیقاً مثل خودت به نظر برسد، شخصیت، اهداف و حتی اثر انگشت او مثل تو نیست. تو نسخه اصلی هستی. خداوند هنگام آفرینش تو
با خودم فکر میکنم چه میشد اگر به جای اینکه از خودمان ناراحت باشیم، شخصیتمان را بیاعتبار کنیم و بر تمام اشتباهاتمان متمرکز شویم، سراسر روز ـ نه در برابر دیگران، بلکه در خلوت- آنقدر شجاعت داشته باشیم که مانند حضرت داوود بگوییم من حیرتانگیزم. من ارزشمندم. وقتی اینگونه صحبت کنی، حیرتانگیزی مسیرت را دنبال میکند. شگفتی سر راهت قرار میگیرد. دیگر آن ذهنیت ضعیف و شکستخورده «من معمولیام» را نداری. با خودت مثل یک پادشاه و ملکه رفتار میکنی. نه اینکه مغرور شوی. نه اینکه خودت را از دیگران برتر بدانی، بلکه کاملاً اعتمادبهنفس داری و میدانی که دستچین آفریدگار جهان هستی و رسالتی حیرتانگیز داری.قالبها را دور ریخته است؛ اما مادامیکه فکر کنی من فقط یکی از هفتمیلیارد نفر روی کره زمینم، هیچ موضوع خاصی درباره من وجود ندارد، این ذهنیت اشتباه اجازه نمیدهد اوج بگیری.
فهرست
فصل اول:قدرتِ «من هستم»
فصل دوم:یا مثبت باش یا هیچ حرفی نزن
فصل سومهمان حرفی را به زبان بیاور که در آرزویش هستی
فصل چهارم:آهنربای خوشبختی
فصل پنجم:هفتمین سال تو
فصل ششم:خودت را بشناس
فصل هفتم:خودت را مانند یک شاهکار ببین
فصل هشتم:زندگی رضایتبخش
فصل نهم:از آنچه هستی راضی باش
فصل دهم:زیر پاهایت است
فصل یازدهم:ذهنیتی توانگر داشته باش
فصل دوازدهم:افسار زمان را به دست بگیر
فصل سیزدهم:موهبت به پایان رساندن
فصل چهاردهم:میتوانی شرایط را اداره کنی
فصل پانزدهم:تو تأیید شدهای
فصل شانزدهم:به زمانبندی خداوند اعتماد کن
فصل هفدهم:خداوند افراد ناکامل را نیز دوست دارد
فصل هجدهم:کارتان ساخته است
فصل نوزدهم:به معجزه تبدیل شو
مشخصات
- کد کتاب
- 30104
- شابک
- 978-622-220-687-1
- نام کتاب
- قدرت من هستم
- نام اصلی
- The power I am
- نویسنده (ها)
- جوئل اوستین
- مترجم (ها)
- افسانه مقدم
- موضوع کتاب
- تحول
- قطع
- رقعی
- صفحات
- 333
- تاریخ چاپ
- سال 1402
- نوبت چاپ
- چاپ سوم
- سال چاپ اول
- 1400