رفتارهاي انساني براي روشهاي سرهمبندي موضوعات بسيار پيچيده است، اما گام نخست ساختار جديد ما اين است كه نبايد كار را با از دور خارج كردن افراد قديمي به هنگام مواجهه با افراد جديد شروع كنيد
تمام کتابهای انتشارات نسل نواندیش با کیفیت بالا تولید میشود و در بستهبندی مقوایی در میان حباب پلاستیکی ارسال میشود تا هیچنوع آسیبی به محصول نرسد. در صورتی که کتاب تهیه شده توسط شما از وبسایت یا کتابفروشیهای سراسر کشور دچار مشکل صفحهآرایی هستند لطفا جهت تعویض با شماره ۰۲۱۸۸۹۴۲۲۴۷ تماس بگیرید.
منتشر شد
استرس[1] پدیدهای است که ارتباط آن با سلامت به شکلهای گوناگون بررسی شده است. در ابتدا عقیدۀ اصلی بر این بود که یکی از عوامل مهم در تبیینهای روانشناختی بیماری و سلامت، رخدادهای استرسزای زندگی است. پیشفرض اصلی این بود که هرچه فرد رخدادهای استرسزای بیشتری را تجربه کند، با احتمال بیشتری دچار انواع اختلالها میشود.
با وجود این، اینکه رخدادهای استرسزای زندگی چقدر بر سلامت جسمانی و روانشناختی اثر مستقیم دارند، هنوز بهشدت مورد بحث است، چرا که ویژگی خاص یک محرک استرسزا، معیار قابل اعتمادی برای تعیین درجة استرس و مقدار تأثیر آن بر سلامت جسمانی و روانشناختی فرد نیست. بسیاری از عوامل میتوانند تأثیرات منفی استرس را تغییر دهند یا از بعضی تأثیرات آن، که میتواند سلامت را به خطر اندازد، پیشگیری کنند. برایناساس، در دهههای اخیر، دربارة دیدگاه مربوط به رخدادهای استرسزای زندگی بحث شده و اصلاحاتی دربارة آن صورت گرفته است.
بهطور کلی هنگامی صحبت از فشار روانی یا استرس به میان میآید که شخص با رویدادی مواجه شود که خودش آن را برای سلامت جسم یا روانش مخاطرهآمیز بداند. این قبیل رویدادها را معمولاً رویدادهای تنشزا یا استرسزا و واکنشهای مردم را به آنها پاسخهای تنشزا مینامند. رویدادهایی هست که بیشتر مردم آنها را تنشزا به حساب میآورند. اما برخی رویدادها فقط برای بعضی افراد، تنشزا ادراک میشود. هنگامی که بتوان از استرس دور شد یا به آن حمله برد، چنین واکنشی سازگارانه است. اما وقتی استرس، مستمر و غیرقابلکنترل باشد، این واکنش ممکن است غیرسازگارانه شود و مستقیم و غیرمستقیم بر سلامت تأثیر بگذارد.
رویدادهایی که موجب استرس میشوند بیشمارند. برخی از آنها تغییرات فراوانی هستند که بسیاری از مردم را همزمان گرفتار میکنند؛ از قبیل جنگ و زلزله. دستۀ دیگری از تنشها تغییرات بزرگ زندگی هستند، نظیر تغییر شغل یا ازدواج. گرفتاریهای روزمره را نیز بعضی مردم بهصورت رویداد استرسزا تجربه میکنند، مانند گیر افتادن در راهبندان.
گاهی خاستگاه استرس در خود شخص و بهصورت انگیزهها یا خواستههای متعارض است. رویدادهایی که استرسزا تلقی میشوند معمولاً در یک یا چند مقوله قرار میگیرند: رویدادهایی که پیشینة توان و خودپندارة شخص یا تعارضهای درونی را فرا میخواند و رویدادهای پیشبینینشدنی.
پژوهشگران استرس را فرایندی میدانند که شامل تعامل و تطابق دائم میان فرد و محیط است. براساس این نظر، استرس شرایطی است که در آن تعامل میان فرد و محیط باعث میشود فرد بین ملزومات موقعیت ایجادشده و منابع زیستی، روانی و اجتماعی خود تضاد احساس کند.
منابع گوناگون فشار در زندگی در افراد مختلف به بروز واکنشهای متفاوت منجر میشود. بعضی از مردم بهتر از سایرین میتوانند با این عوامل محرک تنشزا مقابله کنند و رفتارشان طوری است که از عهدۀ مبارزهطلبی و هماوردجوییهای محیط برمیآیند، درحالیکه بسیاری از مردم اگر با عوامل تنشزا مواجه شوند، قادر نیستند با آنها مقابله کنند و از عهدة مشکل برآیند.
البته عوامل بسیاری میتواند در بهوجود آمدن این تفاوتها تأثیر داشته باشد که از میان آنها میتوان به محیط، شخصیت، انگیزه، توانمند بودن، برخورداری از بصیرت لازم دربارة انگیزهها و نیز نقاط ضعف فرد، عزت نفس بالا و منبع کنترل اشاره کرد.
لازاروس[2] (1982) معتقد است استرس هنگامی ایجاد میشود که احتیاجات بر فرد فشار وارد کند یا از منابع انطباقی او فراتر باشد. استرس در زندگی بسیاری از افراد به درجاتی وجود دارد.
استرس زمانی مفهوم مییابد که به ذهنیت فرد توجه شود. درواقع، هیچ حادثهای بهخودیخود استرس محسوب نمیشود. بسیاری از حوادث که برای بعضی به درجاتی استرسزا هستند، ممکن است برای بعضی دیگر بیتفاوت یا مطلوب باشد.
بهطورکلی هر وضعیتی که برای فرد یا آسایش وی تهدیدکننده باشد، به این دلیل که وی را به استفاده از تواناییهای مقابله با آن مجبور میکند، استرس نامیده میشود. استرس بخش بهنجاری از زندگی است، اما اگر مدت طولانی ادامه یابد و میزان آن شدت یابد، میتواند سلامتی فرد را به خطر اندازد، هرچند مقدار کم آن سودمند است. استرس موجب فرسایش سیستمهای زیستشناختی، روانی و اجتماعی فرد میشود. موقعیتهای اضطراری، واکنش فیزیولوژیکی جنگ یا گریز را در پی دارد. در صورتی که استرس زیاد باشد و طولانی شود، واکنش فیزیولوژیکی سه مرحله را طی میکند: هشدار، مقاومت و فرسایش.
امروزه، اغلب مردم با واژة «استرس» آشنا هستند و کم و بیش از تأثیرات مخرب و منفی استرس بر سیستم روانی و جسمی آگاهاند. با توجه به اینکه استرس، جزء جدانشدنی زندگی بشر است، برنامههایی برای مقابلۀ مؤثر با استرس یا مهار استرس وجود دارد که به آن «مدیریت استرس» گفته میشود.
واژة استرس را اولینبار هانس سلیه[3] بهکار برد. او را پدر کلمة استرس میدانند. ما در ایران، استرس را به معنی تنش میدانیم، اما تعریف خود استرس چیست؟
استرس شرایط یا احساسی است که فرد باور دارد از عهدة مجموعه خواستهها و انتظاراتی که از او دارند بر نمیآید؛ یعنی استرس زمانی بهوجود میآید که فرد احساس کند خواستهها و انتظاراتی که از او دارند فراتر از تواناییهای اوست و امکانات و وضعیت مالیاش و... نمیتواند آن خواستهها و انتظارات را برآورده کند؛ اما در تعریف میگوید شرایط و خواستهها. همین دو کلمه در ایجاد استرس تأثیرگذار هستند. شرایط، یعنی منبعی که استرس را ایجاد میکند بیرون از ماست. وقتی منشأ استرس بیرون و عوامل بیرونی باشد، میگوییم شرایط.
برای مثال، اگر کارمند سازمانی باشید و برای تهیة گزارش کار، ده ساعت زمان نیاز باشد، اما مدیرتان بگوید تا یک ساعت دیگر گزارش روی میز من باشد، شما استرس میگیرید. چرا؟ چون خواسته و انتظار مدیر این است که آن کار طی یک ساعت انجام شود، ولی شما نمیتوانید آن را انجام دهید. پس توانایی و امکانات شما با خواستهای که از شما دارند تطابق ندارد.
مثال دوم: تصور کنید با سرعت در حال رانندگی هستید که ناگهان ماشینی جلوی اتومبیل شما میپیچد. در این هنگام شما چه احساسی دارید؟ شما تواناییهایتان را میشناسید. میگویید من ترمز هم بکنم، ماشینم توقف نمیکند و به ماشین جلویی برخورد میکنم. پس انتظار و خواستهام این است که به ماشین جلویی برخورد نکنم. ولی میدانم که حتی اگر ترمز هم بکنم، با ماشین جلویی برخورد میکنم. بنابراین، این خواستهام برآورده نمیشود و استرس میگیرم. در این شرایط ممکن است بتوانید فرمان را بچرخانید و ماشین را رد کنید، ولی بههرحال استرس میگیرید.
تست ارزیابی شرایط و استرسهای بیرونی و درونی
به سؤالهای زیر، از یک تا ده پاسخ دهید.
1- بیشترین میزان استرس را دیگران به من وارد میکنند و این تقصیر دیگران است که استرس میگیرم.
2- اتفاقات بیرون باعث ایجاد استرس در من میشود.
3- برخی مواقع نمیدانم باید چه کاری انجام دهم. (استرس گرفتهاید یا حوصله ندارید و نمیدانید چه کاری باید انجام دهید.)
4- با اینکه بارها به مردم تذکر میدهم، ولی توجه نمیکنند و همچنان باعث استرس من میشوند. (یعنی به مردم بیرونی که باعث استرس من میشوند، میگویم این کار را نکنید، اما آنها گوش نمیکنند و بازهم انجام میدهند.)
5- احساس میکنم نقشی که در زندگی دارم بیارزش و کم است و باید نقشهای مهمتری ایفا کنم.
این موارد، شرایط و استرسهای بیرونی بودند؛ یعنی اتفاقات بیرون باعث استرس در شما میشود. در قسمت بعد از احساسی صحبت میکنیم که باعث ایجاد استرس در انسان میشود. این احساس مربوط به درون است؛ بنابراین استرسی هم داریم که درونی است. بهمنظور اندازهگیری استرس درونیتان، به سؤالهای زیر که دربارة استرس درونی است، پاسخ دهید:
به این سؤالها از یک تا ده پاسخ دهید.
6- وقتی به آینده فکر میکنم استرس میگیرم.
(فکر میکنم که در آینده قرار است چه اتفاقی بیفتد و این فکرم به من استرس میدهد. درون خودم میگویم: نکند کارم را از دست بدهم.)
7- ناگهان دلشوره میگیرم که اتفاقی برای عزیزانم نیفتد (مثلاً نکند مادر و پدرم کرونا بگیرند یا نکند فرزندم بمیرد یا در خیابان تصادف کند و...).
8- گاهی دلشوره دارم و نمیدانم از چه چیزی نگرانم.
9- معمولاً منتظر خبر بد هستم.
10- از تجربههای جدید استرس میگیرم (اگر بخواهیم برای مسافرت به جای جدیدی برویم، من استرس میگیرم).
تمام نمرههایی که به خود دادید را جمع بزنید.
در پنج سؤال اول، استرس بیرونی و در پنج سؤال دوم، استرس درونی را اندازه گرفتم.
این دو را باهم جمع کنید، حاصل جمع این دو میزان استرسی است که شما دارید.
اگر حاصل جمع نمرة این استرس از پنجاه بالاتر باشد، یعنی اوضاع خوبی ندارید. شما نباید نصف زندگیتان را در استرس زندگی کنید. اگر عدد از پنجاه به بالا باشد، یعنی دردهای عصبی مزمن منتظر شماست. در ده یا بیست سال آینده سردردهای مزمن، دلدردهای مزمن و... منتظر شما خواهند بود. پس قطعاً باید خودتان را نجات دهید.
اگر میزان استرس درونیتان بالاتر بود، پس به تمام صحبتها دربارة استرس درونی باید بیشتر عمل کنید. اگر میزان استرس بیرونیتان بالاتر بود، باید به تمام صحبتها دربارة استرس بیرونی بیشتر عمل کنید. گفتیم که استرس دارای منابع درونی و بیرونی است. استرس درونی به معنای پاسخ بدن به عوامل استرسزاست. استرس بیرونی به معنای فشار بیرونی و آن اتفاق بیرونی است که عامل استرسزاست.
استرس بهعنوان یک عامل بیرونی
وقتی که یک عامل بیرونی باعث ایجاد استرس در شما میشود استرس بهعنوان یک عامل بیرونی تلقی میشود. فرض کنید که هفتة دیگر امتحان دارید و استرس میگیرید. این امتحان یک عامل بیرونی است. پس عوامل بیرونی میتواند باعث ایجاد استرس در شما شود.
سؤال:
من هفتة دیگر امتحان دارم. چرا الان استرس میگیرم؟
چون خوب درس نخواندهام؛ اما اگر خوب درسم را خوانده باشم، استرس نمیگیرم. شخصی که خوب درسش را نخوانده باشد، استرس میگیرد.
راهکار برای استرس: چون من خوب درسم را نخواندم از امتحانی که دارم استرس میگیرم. پس برای امتحانم از قبل درسم را خوب میخوانم تا استرس نگیرم.
فرض کنید چکی با مبلغ بالا دارید که دو روز دیگر باید پاس شود. پول هم ندارید و استرس میگیرید. اگر شما از قبل میدانستید که این چک را دارید و پولش را جمع کرده بودید و به حسابتان میریختید، دیگر استرس نمیگرفتید. به همین سادگی.
روزی یکی از دوستانم به من زنگ زد و گفت: «من چک دارم و به پول نیاز دارم. آیا میتوانی به من پول قرض بدهی تا چکم را پاس کنم؟»
من آن پول را برای دوستم ریختم تا دو روز دیگر چکش پاس شود. فردا که همدیگر را ملاقات کردیم، هنوز استرس داشت. به او گفتم: «چرا هنوز استرس داری؟ چک را پاس کردهای و مشکلی نداری.»
گفت: «خب، شاید یک چک دیگر زودتر بیاید و بخشی از آن پول را بردارد و آن چک هم برگشت میخورد!»
گفتم: «مگر لیست چکهایت را نداری؟»
گفت: «نه، وقتی لیست میکنم، استرسم بیشتر میشود.»
خوب دقت کنید: میگفت: «اگر چکهایم را لیست کنم، استرس بیشتری میگیرم.»
راهکارش این است که ندانم چه زمانهایی چک دارم!؟
راهکار: وقتی یک عامل بیرونی استرسزاست، وقتی یک ماه دیگر امتحان دارم، من باید خودم را آمادة این امتحان کنم.
وقتی خودم را آماده میکنم، استرس من کاهش مییابد.
وقتی من امتحان دارم و درسم را میخوانم، استرسم کمتر میشود. وقتی من چک دارم و پولش را به حساب میریزم، استرسم کمتر میشود.
راهکار دوستم این بود که اصلاً نداند چه زمانی چک دارد. این نوعی فرار کردن است. چنین افرادی صورت مسئله را پاک میکنند. وقتی کمکم عامل استرس زیاد میشود، این آدمها بیخیال میشوند و میگویند: کلاً ولش کن، مهم نیست. این فرار کردنها استرسهای شما را زیاد میکند. این آدم دو روز دیگر چک دارد، پول هم به حسابش ریخته، ولی همچنان استرس دارد. ولی اگر چکهایش را طبق تاریخ، لیست میکرد و تاریخ چکهایش را متوجه میشد، استرس آن بسیار کم میشد و با خیال راحت برای چکهای دیگرش اقدام میکرد.
مشخصات
- کد کتاب
- 30152
- شابک
- 978-622-220-909-4
- نام کتاب
- ذهن سوار
- نویسنده (ها)
- شهرام اسلامی
- موضوع کتاب
- تحول
- قطع
- رقعی
- صفحات
- 200
- تاریخ چاپ
- 1403
- نوبت چاپ
- چاپ اول